ترافیک 60

بهترین های موسیقی

ترافیک 60

بهترین های موسیقی

ترافیک 60

بانک ملی پست، ثبت نام کارشناسی، جوک، چوب، حوادث، خدا، ذوب آهن، زیبا، ژاپن ، سایپا، شعر،صید، ضرب المثل، طالع بینی ، طالع بینی، عکس، غزل، فال حافظ، قرآن کریم، کلیپ، لبنان، لباس عروس ،مترجم ، نور، زارت بهداشت، همشهری ، یوتیوپ ،

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
آخرین مطالب

فیلم روزگار شراب و گل‌های سرخ (دوبله فارسی)

علی دهقان | يكشنبه, ۱۱ تیر ۱۳۹۶، ۰۸:۰۰ ب.ظ

روزگار شراب و گل‌های سرخ فیلمی ۱۱۷ دقیقه‌ای به کارگردانی بلیک ادواردز با بازی جک لمون محصول کشور ایالات متحده آمریکا است.

خلاصه داستان: سن فرانسیسکو. «جو کلى» (جک لمون) با «کرستن آرنسن» (لی رمیک) آشنا می‏شود و خیلى زود با او ازدواج می‏کند. « جو » عادت به نوش‏خوارى دارد و ظرف چند ماه « کرستن » را نیز معتاد به الکل می‏کند…



فیلم روزگار شراب و گل‌های سرخ (دوبله فارسی)

  • علی دهقان

اس ام اس دلتنگی

علی دهقان | يكشنبه, ۱۱ تیر ۱۳۹۶، ۰۷:۵۲ ب.ظ



اس ام اس دلتنگی 



 

 

اس ام اس دلتنگی !!(2)

 

نمیدانم از دلتنگی عاشقترم یا از عاشقی دلتنگ تر

فقط میدانم در آغوش منی ، بی آنکه باشی

و رفتی ، بی آنکه نباشی . . .

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

چگونه دست دلم را بگیرم ودر کنار

دلتنگیهایم قدم بزنم

در این خیابان

که پر از چراغ و چشمک ماشینهاست

...نه آقایان:

مسیر من با شما یکی نیست

از سرعت خود نکاهید

من آداب دلبری را نمی دانم

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

خدایا

این دلتنگی های ما را هیچ بارانی آرام نمیکند

فکری کن

اشک ما طعنه میزند به باران رحمتت .

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

هر لحظه هرجا که میرم حس نگاهت با من

این دل بیطاقتِ من قیده تورو نمی زنه

بذار یبار نگات کنم از جونو دل‌ صدات کنم

هرچقدر دلتنگی‌ دارم هدیه به اون چشات کنم

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

کاش می توانستم تمام دلتنگیهایم را بر کوله بار خدا میریختم تا با تنهائیش به کول بکشد

بدون هیچ خمی بر ابرو

اما افسوس که داده را پس نمیگیرد

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

دلم برایت تنگ شده !

می خواهم آنقدر اشک بریزم

تا غبار فاصله از قلبم تمیـــز شود .

ولی می ترسم ...

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

باران کـه میبـارد...... دلـم بـرایت تنـگ تـر می شـود..... راه می افـتم ... بـدون ِ چـتـر ... من بـغض می کنـم ....آسمـان گـریـه ..

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

من وجودم به تو مدیون و دلم مامن توست

آرزویم نظری روی تو و دیدن توست

من اگر دور ز تو هستم و دلتنگ شدم

با صدای خوش تو غرق در آهنگ شدم . .

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

میگن دلتنگی قشنگ ترین هدیه ی عشقه

حالا من با این هدیه ی قشنگ تو چیکار کنم!؟

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

نقــاش خــــوبی نــــبودم...

..

اما

..

ایــن روزها...

..

به لطـف تــــــــــو...

..

انـــتظار را

..

دیـــدنی میکــشـم

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

من و این داغ در تکرار مانده

من و این عشق بیدار مانده ،

مپرس از من چرا دلتنگ هستم

دلم بین در و دیوار مانده . . .

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

من حسرت دیدار تو دارم به که گویم

از بهر تو من ابر بهارم به که گویم

غیر از تو کسی را به خدا دوست ندارم

از نرگس چشم تو خمارم به که گویم

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

به نام خدائی که هستی را با مرگ ، دوستی را یک رنگ

زندگی را با رنگ ، عشق را رنگارنگ ، رنگین کمان را هفت رنگ

شاپرک را صد رنگ ، و مرا دلتنگ تو آفرید . . .

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

سفر مگو که دل از خود سفر نخواهد کرد

اگر منم که دلم بی تو سر نخواهد کرد

من و تو پنجره های قطار در سفریم

سفر مرا به تو نزدیکتر نخواهد کرد

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

نمیدانم چرا بیمارم امشب

سکوتی خفته در گفتارم امشب

غم اشک دلم آهسته می گفت

پریشان از فراق یارم امشب .

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

دست من کوتاه از دیدار توست

قلب من اما همیشه یاد توست .

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

هرگاه دلت یاد کسی کرد و فرو ریخت ، آنگاه به یاد آر که من نیز به یاد تو چنینم

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

من بودم

تو

و یک عالمه حرف...

و ترازویی که سهم تو را از شعرهایم نشان می داد!!!

کاش بودی و

می فهمیدی

وقت دلتنگی

یک آه

چقدر وزن دارد...

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

لطفا هی نپرس دلتنگی چه معنی دارد ؟

دلتنگی معنی ندارد ...

درد دارد

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

دل من تنگ تو است

صندلیهای حیاط

پر برف دیشب ...

و تو کی می آیی؟

که شود آب همه برفهایی

که نبودت را فریاد زده !

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

نگاهت کافیست تا دوباره در هوای آمدنت بمیرم ، تو همیشه دعوتی ، راس ساعت دلتنگی

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

دلتنگی احساس قشنگیه

وقتی بدونی اونیکه دوسش داری

هیچوقت فراموشت نمی کنه

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

چه سخت است دلتنگ قاصدک بودن در جاده ای که در آن هیچ بادی نمی وزد ...

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

نگاهم کن که چشمانت قشنگ است

صدایم کن که دل در سینه تنگ است

مرا با خود ببر آنسوی غربت

که اینجا شیشه هم از جنس سنگ است

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

چقدر سرد است!

وقتی...

دلتنگتم و نیستی

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


اشکهایم که سرازیر میشوند......

دیری نمی پایدکه قندیل می بندد...

عجیب سرد است هوای نبودنت

  • علی دهقان

ده مکان زیبا در جهان

علی دهقان | يكشنبه, ۱۱ تیر ۱۳۹۶، ۰۶:۵۵ ب.ظ

 Most Beautiful Palaces in the World


10. Pena National Palace
Pena National Palace

Built in 1842 by King Ferdinand II, the Pena National Palace in Portugal is the oldest European castle in the Romanticism style. The palace was constructed on the ruins of a monastery severely damaged in the Great Lisbon Earthquake of 1755. Today, with it original colors of red and yellow restored, the Pena National Palace is one of Portugal’s most visited monuments.

9. Mysore Palace
Mysore Palace

Commonly described as the City of Palaces, Mysore in India has a number of historic palaces of which Mysore Palace is the most famous one. The palace was commissioned in 1897 after the old palace was destroyed in a fire during a wedding, and its construction was completed in 1912. During the Dasara festival in the months of September and October the palace is illuminated with more than 10,000 bulbs, offering a magnificent sight.

8. Schonbrunn Palace
Schonbrunn Palace

The 1,441 room Schönbrunn Palace, comparable in grandeur to Versailles, is one of the major tourist attractions in Vienna. The palace was built between 1696 and 1712 at the request of Emperor Leopold I and turned into the imperial summer palace by Maria Theresa. The Palace Park offers a lot of attractions, such as the Privy Garden, the oldest zoo in the world, a maze and labyrinth, and the Gloriette (a marble summerhouse) situated on top of a 60 meter high hill.

7. Summer Palace
Summer Palace

The Summer Palace is located 15 kilometers (9.3 miles) from central Beijing and is mainly dominated by the Longevity Hill and the Kunming Lake. As its name implies, the Summer Palace was used as a summer residence by China’s imperial rulers – as a retreat from the ‘Forbidden City’. The gardens were substantially extended in 1750, reproducing the styles of various palaces and gardens from around China. Kunming Lake was extended to imitate the West Lake in HangZhou.

6. Topkapi Palace
Topkapi Palace

When Sultan Mehmet the Conqueror took Constantinople in 1453, he first ordered the construction of a new residence. This was to become the palace later known as Topkapi. The palace would remain the imperial enclave of the Ottoman sultans for 4 centuries, from 1465 to 1853. Over the years the palace complex underwent constant modifications. Today the complex is made up of four main courtyards of increasing grandeur and many smaller buildings.

5. Chateau de Chambord
Chateau de Chambord

This second most visited château in France (after Versailles), is a masterpiece of the French Renaissance. Chateau de Chambord features 440 rooms, 365 fireplaces, and 84 staircases. Construction of the chateau started in 1519 by King François I so he could hunt in the nearby forests. The cold and massive rooms of the Château made it unpopular as an actual residence and François I himself stayed here for less than 40 days in total.

4. Palace of Versailles
Palace of Versailles

Versailles was originally a hunting lodge, built in 1624 by Louis XIII. His successor, Louis XIV, expanded the site into one of the largest palaces in the world, and from 1682, used it to control France by absolute rule. The Palace of Versailles remained the official residence of the Kings of France until October 1789 when the royal family was forced to return to Paris during the French Revolution.

3. Alhambra
Alhambra

Part fortress, part palace and part garden the Alhambra is situated on a plateau overlooking the city of Granada in southern Spain. The palace was constructed during the mid 14th century by the Nasrid sultans and is a testament to the skill of Muslim craftsmen of that time. The Alhambra is now one of Spain’s major tourist attractions and many visitors come to Granada just to see the Alhambra.

2. Potala Palace
Potala Palace

Situated on Marpo Ri hill, 130 meters above the Lhasa valley, the Potala Palace rises a further 170 meters and is the greatest monumental structure in all of Tibet. Although a palace was already built here in the 7th century the construction of the present palace began in 1645 during the reign of the fifth Dalai Lama and by 1648 the Potrang Karpo, or White Palace, was completed. The Potrang Marpo, or Red Palace, was added between 1690 and 1694. The Potala Palace remained the residence of the Dalai Lama until the 14th Dalai Lama fled to India, after the Chinese invasion in 1959.

1. Forbidden City
#1 of Beautiful Palaces In The Worldflickr/Bridget Coila

Located in the center of Beijing, the Forbidden City is the world’s largest palace complex covering 72 hectares. Built from 1406 to 1420, the complex consists of 980 surviving buildings with 8,707 rooms surrounded by a six meter deep moat and a ten meter high wall . The distance between the Tiananmen Gate and the Gate of Divine Might is 960 meters. Twenty-four emperors reigned over the country for almost 5 centuries from the Forbidden City until the abdication of Puyi, the last Emperor of China.


  • علی دهقان

دانلود بازی snake.io

علی دهقان | يكشنبه, ۱۱ تیر ۱۳۹۶، ۰۵:۳۹ ب.ظ
  • علی دهقان

روش گرفتن فال ازدواج با پاسور

علی دهقان | شنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۶، ۰۹:۵۸ ب.ظ

روش گرفتن فال ازدواج با پاسور


روش گرفتن فال ازدواج با پاسور

روش گرفتن فال ازدواج با پاسور

 

در این مطلب از ایران ناز میخواهیم روش گرفتن فال ازدواج با ورقهای پاسور را به شما آموزش بدهیم. با ما در ایران ناز همراه باشید . اول هرچی آس و شاه و بی بی و سرباز جمع کنید از هر چهار تا خال (پیک و دل و خاج و خشت ) بعلاوه 10 خشت اینارو بر میزنید بعد به ترتیب اول 4 تا برگه از بقل بصورت ردیف میچینید بعد دوباره زیر 4 تا برگ این کار تکرار میکنید یعنی 4 برگ دیگه تا تمام برگا تموم بشه توجه داشته باشید ترتیب چیدن از چپ به راست چیدمانش اینجوری میشه

 

4______3______2______1
8______7_____6______5
12_____11____10_____9
16_____15____14____13

 

به ترتیب شماره ها برگ هارو قرار میدهید ( برگها به سمت پشت )

 

بعد آخرین برگ که دستتون برگ 17 رو بر میگردونید

 

قانون

 

ردیف اول که شما 1و 2و3 و4 ردیف بابا یعنی شاه

 

ردیف دوم که شامل 5و6و7و8 ردیف مامان یعنی بی بی

 

ردیف سوم که شامل 9و10و11و12 ردیف داداش یعنی سرباز

 

ردیف چهارم که شامل 13 و 14 و15 و 16 هم ردیف دخترم خانوم یعنی آس

 

حالا اینجوریه که برگ 17 برگ اخر که تو دستتون رو بر میگردونید ببینید چیه اگه مثلا داداش بود میزارید جای خونه 9 که داداش بسمت عکس بعد کارت جای خونه 9 رو بر میدارید ببنید چیه اگه مثلا بابا بود میزاریم جای خونه1 بعد کارت خونه یک رو نگاه مکنیم ببنیم چیه و ….. تا آخر این کار رو میکنیم تا همه برگا نمایان بشه ، اگه آخرین برگ 10 خشت باشه شما به معشوقتون میرسید ولی اگر وسط فال بیاد و همه عکسا بر نگشته باشند متاسفانه ….

  • علی دهقان

بیوگرافی لودویگ ون بتهوون آهنگساز شهیر آلمانی

علی دهقان | شنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۶، ۰۹:۳۷ ب.ظ
بیوگرافی لودویگ ون بتهوون

بیوگرافی لودویگ ون بتهوون آهنگساز شهیر آلمانی

 
بتهوون، به‌عنوان موسیقی‌دان تاریخ، همیشه مورد ستایش قرار گرفته و آوازهٔ او موسیقی‌دانان، آهنگ‌سازان، و شنوندگانش را در تمام دوران تحت تأثیر عمیق قرار داده است. در میان آثار شناخته‌شدهٔ وی می‌توان از سمفونی سوم، سمفونی پنجم، سمفونی نهم، سونات پیانو پاتتیک، سونات مهتاب، و هامرکلاویِر، اپرای فیدِلیو و میسا سولمنیس نام برد.
 
 

“لودویگ ون بتهوون”
” لودویگ ون بتهوون” روز هفدهم دسامبر 1770 اولین آهنگ زندگی اش را شنید و چشم هایش را در خانه قدیمی شان واقع در “بن” گشود. خانواده او در اصل بلژیکی بودند، پدرش یک خواننده و آهنگساز لااُبالی بود که همیشه تلاش می کرد از راههای آسان، هزینه زندگی خانواده اش را تامین کند؛ اما مادرش زنی آرام بود که به فرزندانش عشق می ورزید.

 

خانواده بتهوون از 5 کودک تشکیل می شد، اما در میان آنها تنها 3 پسر شانس ادامه حیات یافتند. لودویگ همواره درباره زمان دقیق تولدش تردید داشت. او در شرایطی به دنیا آمد که والدینش داغدار مرگ برادرش “لودوینگ ماریا” بودند و این غم تا پایان عمر بر زندگی “بتهوون” سایه افکند. بتهوون به سرعت دریافت پدر، غمگین مرگ برادر است و کوچکترین شیطنتی از جانب وی کافی است تا خشم پدر را برانگیزد.

 

مادرش پیوسته داستان هایی از پدربزرگش “کپل میستر” روایت می کرد، تا پندارهای مثبت از یک مرد را در ذهن کودکش پدید آورده و جدیت و خشم بی مورد پدر را در سایه آنها پنهان کند و در نهایت پدر بزرگ به الگوی زندگی لودویگ تبدیل شد. نخستین آموزش های موسیقی او در سن 5 سالگی آغاز شد. ” یوهان ون بتهوون” اعتقاد داشت، به سرعت می تواند این کودک را به عنوان پدیده دنیای موسیقی به جهان معرفی کند. به همین خاطر آموزش پیانو را از سنین خردسالی آغاز کرد.

“جرالد وگلر” دوست ” لودویگ” به خاطر دارد که گهگاه از شیشه پنجره به منزل دوستش نگاه می کرد ، می دیدکه او روی چارپایه ای قرار دارد و به سختی نوک انگشتانش را برای اجرای درس هایی که از پدر آموخته است ، به پیانو می رساند. این تجربه بعدها به یکی از تلخ ترین خاطرات “بتهوون” تبدیل شد، چرا که پایان کلاس های آموزش پدر، همواره با گریه کودک 5 ساله همراه بود. پدر او تلاش می کرد “بتهوون” را به عنوان نابغه به مردم معرفی کند و از این راه امرار معاش کند، او سرانجام کنسرتی ترتیب داد که در آن”لودویگ ” به نواختن پیانو پرداخت . او کودک بااستعدادی بود، اما در آن سنین نشانی از نبوغ نداشت.

” یوهان” که دریافت، کودکش در این زمینه موفقیتی به دست نمی آورد، تلاشش را بیشتر کرد که از این کودک به عنوان نان آور خانواده استفاده کند. حالا دیگر نیازی نبود “بتهوون” ، “موتزارت” دوم باشد ، بلکه همین میزان کفایت می کرد که دوستان پدرش را سرگرم کند و پول خردی دریافت کن

 

مادر “بتهوون” که از زندگی زناشویی اش رضایتی نداشت، به مخالفت با “یوهان” پرداخت، اما از آن جایی که همواره بیمار بود، نتوانست کاری از پیش ببرد. او در تلاش بود با سوزن دوزی، چرخ زندگی را بچرخاند، تا از میزان فشار موجود بر کودکش بکاهد. “لودویگ” وابستگی بسیاری به مادر رنجورش داشت و از او به عنوان تنها دوست و حامی اش نام می برد. بیست و ششم مارس 1776 ، روز اجرای اولین موسیقی این کودک 8 ساله بود، اما ” یوهان” هنگام معرفی کودکش او را 6 ساله معرفی کرد.

” بتهوون” در دوران کودکی همواره تصور می کرد، از سن واقعی اش کوچکتر است و زمانی که شناسنامه اش را دریافت کرد، به این نتیجه رسید که احتمالاً این شناسنامه متعلق به برادرش ” لودوینگ ماریا” بوده که 2 سال پیش از او متولد شده و بر اثر بیماری در گذشته بود. لودویگ بتهوون در 12 سالگی به چنان موفقیتی دست یافت که معلمش در مجله موسیقی نوشت «اگر او این چنین ادامه دهد  بی تردید موتزارت جدید خواهد بود.» رفته رفته او در خانه جایگزین پدر شد. ابتدا نیازهای مالی خانواده اش را تامین کرد و زمانی که دید لاابالی گری پدرش باعث می شود مسؤولیت هایش را به انجام نرساند، اداره خانواده را به دست گرفت.

 

 

بتهوون در سال 1787 برای ملاقات با “موتزارت” و ادامه آموزش هایش به وین رفت. موتزارت هنگام برخورد با این جوان شوریده حال، با لباس هایی نامرتب و چشمهایی خاکستری، در فکر فرو رفت و با تردید پذیرایش شد، اما کافی بود تا بتهوون در پشت پیانو قرار بگیرد، تا استعدادش را نمایان سازد. موتزارت پس از شنیدن آوای موسیقی که از پیانوی لودویگ برمی خاست ، گفت: ” نام این پسر را به یاد بسپارید. یک روز مردم دنیا را وادار می کند که درباره اش به بحث و گفتگو بپردازند.”

 

بتهوون ، اولین سمفونی اش را درسال 1800 در کنسرت وین ارائه داد

 

بتهوون جوان، پیشرفت چشمگیری داشت، اما پس از مدتی مجدداً راه منزل را در پیش گرفت؛ مادر زحمتکش او در حال احتضار بود و سرانجام تنها تکیه گاه خانوادگی او در روز هفدهم جولای 1787 برای همیشه او را ترک کرد. این غم برای بتهوون جانکاه بود. از همین رو خاطرات مادر و دست هایش را که بر اثر سوزن دوزی زخم شده بود، با موسیقی پیوند زد و آهنگ هایی آفرید که بیش از هر کس به خود او آرامش می داد. رفته رفته تمامی کسانی که در عرصه موسیقی دستی بر آتش داشتند، این آهنگساز جوان را شناختند و از مصاحبت با او لذت بردند.

بتهوون ، اولین سمفونی اش را درسال 1800 در کنسرت وین ارائه داد. امروزه ما آهنگ های او را در طبقه بندی کلاسیک جای می دهیم، شباهت بسیاری میان این آثار و آهنگ های “موتزارت” احساس می کنیم، اما حقیقت این است که مخاطبان آن روزگار تفاوت ها و نوآوری های بسیاری را در آهنگ هایش احساس کردند. یک سال بعد، او درشبی که هیچ اثری از شادی و سرور نداشت، دوستش را فراخواند و در حالی که صدایش از زمزمه ای گنگ و مبهم بلندتر نمی شد، اعتراف کرد ناشنوایی تهدیدش می کند.

فرزند خانواده بتهوون که از زمان خردسالی سختی های بسیاری را تحمل کرده بود، دیگر تاب نیاورد و برای اولین بار اعلام کرد زندگی با او رفتار عادلانه ای نداشت است. او در مقاله ای که به سال 1801 به چاپ رسید، گفت به عنوان موسیقیدان نمی تواند با زندگی در سکوت مطلق مواجه شود و از این امر هراسناک است، اما موسیقی همان عاملی بود که به بزرگترین انگیزه زندگی اش تبدیل شد و او را به ادامه حیات واداشت. مقاله دیگری که ازاو به چاپ رسید، نشانی از ناامیدی های گذشته نداشت. بتهوون با افتخار اعلام کرد هنوز آهنگ های بسیاری برای ارائه دارد و همچنان به راهش ادامه می دهد.

او در ماه جولای 1812 با گوته ملاقات کرد. این 2 مرد بزرگ یکدیگر را تحسین می کردند، اما حقیقت این بود که در درک یکدیگر ناکام بودند. با وجود  این “بتهوون” آهنگ هایی را برای اشعار این شاعر تنظیم کرد و همواره تاسف خورد که چرا او را بهتر درک نکرده است. روز پانزدهم نوامبر 1815 با مرگ برادرش “کارل” مصادف بود. برادر دوست داشتنی او هنگام مرگ وصیت کرد فرزندش تحت حضانت “بتهوون” بزرگ شود. این بار نیز او به خوبی به وظایف خود عمل کرد، با این حال ، ناشنوایی باعث شد در ایجاد ارتباط کامل با کودک ناکام باشد.

“بتهوون” در سال 1827 به هنگام مراجعت از خانه برادرش بیمار شد. سرماخوردگی او دست در دست دیگر بیماری هایش داد، تا آنجا که در 26 مارس 1827 او را از پا انداخت.

 

 

 

رازهایی از زندگی بتهوون

*زندگی عشقی مرموز
فرانتس وگلر دوست صمیمی بتهوون می نویسد که در میان کاغذهای شخصی او نامه های عاشقانه ای به یک زن دیده شده که هویت او هرگز معلوم نشده است.

 

 

 * نامرتب؛ اما جدی
باقی مانده غذا و خوراکی ها توی ظرف های نزدیک پیانو او می ماند و گاه در میان کاغذ نت های او دیده می شد. بتهوون که در جوانی آهنگسازی شاد و شوخ بود به میان سالی بداخلاق تبدیل شد. او در نامه ای به یکی از دوستانش ناشنوایی را دلیل تند مزاجی دانسته است.  وقتی بعد از مرگ برادرش حضانت فرزند او یعنی کارل را قبول کرد به اندازه ای با این نوجوان خشن برخورد می کرد که او اقدام به خودکشی کرد.

 

 

بتهوون از اواخر ده بیست زندگیش به تدریج شنوایی خود را از دست داد

 
 * موسیقیدان انقلابی
دوران موسیقی کلاسیک در وین با بتهوون به پایان رسید، او آهنگساز انقلابی و آغازگر رمانتیسم در موسیقی بود. وی برای سمفونی شماره 9 چکامه ای نوشت که پیش از آن هرگز این امر روی نداده بود.
وی برای قطعات نمایشی خود نیز مشهور است و به جای داستان های پیرنگ های کوتاه را ترجیح می داد که آسان تر شناخته می شوند همانطور که در سمفونی پنجم وی دیده می شود. بتهوون 240 اثر از جمله سمفونی، کنسرت های پیانو، قطعات چهارتایی برای سازهای زهی و یک اپرا ساخته است.

 

 

 * بینش آینده
بتهوون یک کمال گرا بود، او برای معاصران خود موسیقی نمی نوشت بلکه برای نسل های آینده می نوشت. بارها تا نیمه های شب آنچه را ساخته بود جرح و تعدیل می کرد.

 

 

 * سرنوشت قطعه اپرا؛ سطل زباله
بتهوون در سال 1805 برای اولین بار اپرای فیدیلیو را که داستانی از ماجراهای روی داده حین انقلاب فرانسه بود اجرا کرد. در اولین اجرا منتقدان به شدت از وی ایراد گرفتند، اما بتهوون در سال های بعد بارها این قطعه اپرا را بازنویسی کرد.

 

 

 

* علاقه مند و عصبانی از ناپلئون
بتهوون تنها به موسیقی عشق نمی ورزید، بلکه به فلسفه، ادبیات و سیاست نیز علاقه داشت. در اولین مراحل کار موسیقی اش او به قهرمان پروری بسیار توجه می کرد، همچنین به انقلاب فرانسه نیز بسیار علاقه داشت و سمفونی سوم خود را به ناپلئون تقدیم کرد. اما وقتی ناپلئون خود را امپراتور نامید، از این تصمیم منصرف شد.

 

 

* هرچه کمتر بهتر
پیش درآمد سمفونی پنجم وی بسیار مشهور اما تنها از چهار آهنگ تشکیل شده است. با انکه بتهوون 9 سمفونی نوشته است که از موتزارت(41 سمفونی) بسیار کمتر است، هر ارکستر قابل احترام و بزرگی در سراسر جهان این سمفونی ها را به عنوان آثار استاندارد اجرا می کند. سمفونی های بتهوون به اندازه ای جامع است و آهنگی شگرف دارد که بسیاری از آهنگسازان بعد از او به سختی توانسته اند از آنها رمزگشایی کنند.

 

 

 

* توسعه دهنده لوح فشرده (CD)
مومان نهایی در سمفونی نهم بتهوون از همه مشهورتر است و تاثیر بسیاری بر شاعران آلمانی از جمله فردریش شیلر و شعر سرود شادی وی داشته است. اما بتهوون زمانی این قطعه را به پایان برد که شنوایی خود را تا حد زیادی از دست داده بود.
وقتی برای اولین بار این سمفونی را در مارس 1824 اجرا کرد نتوانست صدای تشویق دیوانه وار حضار را بشنود. این سمفونی تا امروز بر موسیقیدانان تاثیر دارد و به عنوان الگوی اصلی ترانه پاپ ‘آوازی از شادی’ در دهه 1970 بود. استاندارد موسیقی هشتاد دقیقه ای برای لوح فشرده اولین بار در سال 1982 مطرح شد و این الگو نیز از اندازه نسبتا هفتاد دقیقه ای این سمفونی برگرفته شده است.

 

 

* آهنگسازی ناشنوا
بتهوون از اواخر ده بیست زندگی خود به تدریج شنوایی را از دست داد در سن 48 سالگی اصلا نمی شنید اما با مشکل وزوز گوش روبرو بود. بر اساس مطالعات جدید ناشنوایی وی از نوعی حصبه ناشی شد. با وجود این بیماری به آهنگسازی ادامه داد.
او از استعداد دانگ مطلق بهره می برد بنابراین می توانست صداها و هارمونی آلات موسیقی را به خوبی در مغزش مجسم کند. در پایان عمر انسانی منزوی و بدخلق بود که محققان زندگی بتهوون معمولا ذکر این سال های زندگی او را ناعادلانه می دانند.

  • علی دهقان

زیباترین شعرهای عاشقانه

علی دهقان | شنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۶، ۰۸:۳۱ ب.ظ

زیباترین شعرهای عاشقانه را در ادامه می خوانید:

*******************************

آری آغاز دوست داشتن است

امشب از آسمان دیده‌ی تو
روی شعرم ستاره می‌بارد
در زمستان دشت کاغذها
پنجه‌هایم جرقه می‌کارد
.
شعر دیوانه‌ی تب‌آلودم
شرمگین از شیار خواهش‌ها
پیکرش را دوباره می‌سوزد
عطش جاودان آتش‌ها
.
آری آغاز دوست داشتن است
گرچه پایان راه ناپیداست
من به پایان دگر نیندیشم
که همین دوست داشتن زیباست
.
شب پر از قطره‌های الماس است
از سیاهی چرا هراسیدن
آنچه از شب به جای می‌ماند
عطر سکرآور گل یاس است
.
آه بگذار گم شوم در تو
کس نیابد دگر نشانه‌ی من
روح سوزان و آه مرطوبت
بوزد بر تن ترانه من
.
آه بگذار زین دریچه باز
خفته بر بال گرم رویاها
همره روزها سفر گیرم
بگریزم ز مرز دنیاها
.
دانی از زندگی چه می‌خواهم
من تو باشم.. تو.. پای تا سر تو
زندگی گر هزار باره بود
بار دیگر تو.. بار دیگر تو
.
آنچه در من نهفته دریایی ست
کی توان نهفتنم باشد
با تو زین سهمگین طوفان
کاش یارای گفتنم باشد
.
بس که لبریزم از تو می‌خواهم
بروم در میان صحراها
سر بسایم به سنگ کوهستان
تن بکوبم به موج دریاها
.
بس که لبریزم از تو می‌خواهم
چون غباری ز خود فرو ریزم
زیر پای تو سر نهم آرام
به سبک سایه به تو آویزم
.
آری آغاز دوست داشتن است
گرچه پایان راه نا پیداست
من به پایان دگر نیندیشم
که همین دوست داشتن زیباست
فروغ فرخزاد
.
.
.
.
.
من از عشق لبریزم
هوا سرد است
من از عشق لبریزم
چنان گرمم
چنان با یاد تو در خویش سرگرمم
که رفت روزها و لحظه‌ها از خاطرم رفته است
هوا سرد است اما من
به شور و شوق دلگرمم
چه فرقی می‌کند فصل بهاران یا زمستان است؟
تو را هر شب درون خواب می‌بینم…
تمام دسته‌های نرگس دی‌ماه را در راه می‌چینم
و وقتی از میان کوچه می‌آیی
و وقتی قامتت را در زلال اشک می‌بینم
به خود آرام می‌گویم:
دوباره خواب می‌بینم!
دوباره وعده‌ی دیدارمان در خواب شب باشد
بیا…
من دسته‌های نرگس دی ماه را در راه می‌چینم
لیلا مؤمن‌پور
.
.
.
.
.
بی حضور تو
در انتظار توام
در چنان هوایی بیا
که گریز از تو ممکن نباشد
تو
تمام تنهایی‌هایم را
از من گرفته‌ای
خیابان‌ها
بی حضور تو
راه‌های آشکار
جهنم‌اند
شمس لنگرودی
.
.
.
.
.
چشم تو
کاش می‌دیدم چیست
آنچه از چشم تو تا عمق وجودم جاری است
آه وقتی که تو لبخند نگاهت را
می‌تابانی
بال مژگان بلندت را
می‌خوابانی
آه وقتی که  توچشمانت
آن جام لبالب از جان‌دارو را
سوی این تشنه جان سوخته می‌گردانی
موج موسیقی عشق
از دلم می‌گذرد
روح گل‌رنگ شراب
در تنم می‌گردد
دست ویرانگر شوق
پرپرم می‌کند ای غنچه رنگین، پرپر
من در آن لحظه که چشم تو به من می‌نگرد
برگ خشکیده ایمان را
در پنجه باد
رقص شیطان خواهش را
در آتش سبز
نور پنهانی بخشش را
در چشمه مهر
اهتزاز ابدیت را می‌بینم
بیش از این سوی نگاهت نتوانم نگریست
اهتزاز ابدیت را یارای تماشایم نیست
کاش می‌گفتی چیست
آنچه از چشم تو تا عمق وجودم جاری است
فریدون مشیری
.
.
.
.
.
خوب‌ترین حادثه
با همه‌ی بی سر و سامانی‌ام
باز به دنبال پریشانی‌ام
.
طاقت فرسودگی‌ام هیچ نیست
در پی ویران شدنی آنی‌ام
.
آمده‌ام بلکه نگاهم کنی
عاشق آن لحظه‌ی طوفانی‌ام
.
دلخوش گرمای کسی نیستم
آمده‌ام تا تو بسوزانی‌ام
.
آمده‌ام با عطش سال‌ها
تا تو کمی عشق بنوشانی‌ام
.
ماهی برگشته ز دریا شدم
تا تو بگیری و بمیرانی‌ام
.
خوب‌ترین حادثه می‌دانمت
خوب‌ترین حادثه می‌دانی‌ام؟
.
حرف بزن ابر مرا باز کن
دیر زمانی است که بارانی‌ام
.
حرف بزن، حرف بزن، سال‌هاست
تشنه‌ی یک صحبت طولانی‌ام
.
ها به کجا میکشی‌ام خوب من؟
ها نکشانی به پشیمانی‌ام!
محمدعلی بهمنی
.
.
.
.
.
مرز جنون
کلماتم را
در جوی سحر می‌شویم
لحظه‌هایم را
در روشنی باران‌ها
تا برای تو شعری بسرایم، روشن
تا که بی‌دغدغه بی‌ابهام
سخنانم را
در حضور باد
این سالک دشت و هامون
با تو بی‌پرده بگویم
که تو را
دوست می‌دارم تا مرز جنون
دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی
.
.
.
.
.
شبان عاشق
من همان شبان عاشقم
سینه چاک و ساکت و غریب
بی‌تکلف و رها
در خراب دشتهای دور
در پی تو می‌دوم
ساده و صبور
یک سبد ستاره چیده‌ام برای تو
یک سبد ستاره
کوزه ای پرآب
دسته‌ای گل از نگاه آفتاب
یک عبا برای شانه‌های مهربان تو
در شبان سرد
چاروقی برای گامهای پرتوان تو
در هجوم درد
من همان بلال الکنم
در تلفط تو ناتوان
آه از عتاب!
سلمان هراتی
.
.
.
.
.
غزلواره
این عشق ماندنی
این شعر بودنی
این لحظه‌های با تو نشستن
سرودنی‌ست
این لحظه های ناب
در لحظه‌های بی خودی و مستی
شعر بلند حافظ تو
شنودنی‌ست
این سر نه مست باده
این سر که مست
مست دو چشم سیاه توست
اینک به خاک پای تو می‌سایم
کاین سر به خاک پای تو با شوق
ستودنی‌ست
تنها تو را ستودم
آن سان ستودمت که بدانند مردمان
محبوب من به سان خدایان
ستودنی‌ست
من پاکباز عاشقم
از عاشقان تو
با مرگ آزمای
با مرگ …
اگر که شیوه تو
آزمودنی‌ست
این تیره روزگار در پرده غبار
دلم را فرو گرفت
تنها به خنده
یا به شکر خنده‌های تو
گرد و غبار از دل تنگم
زدودنی‌ست
در روزگار هر که ندزدید مفت باخت
من نیز می‌ربایم
اما چه؟
بوسه، بوسه از آن لب
ربودنی‌ست
تنها تویی که بود و نبودت یگانه بود
غیر از تو
هر که بود هر آنچه نمود نیست
بگشای در به روی من و عهد عشق بند
کاین عهد بستنی
این در گشودنی ست
این شعر خواندنی
این شعر ماندنی
این شور بودنی
این لحظه‌های پرشور
این لحظه‌های ناب
این لحظه‌های با تو نشستن
سرودنی‌ست
حمید مصدق

  • علی دهقان

دسر توت فرنگی خامه‌ای

علی دهقان | شنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۶، ۰۸:۱۴ ب.ظ


مواد لازم

    آرد 1 پیمانه
    شکر قهوه‌ای 1/4 پیمانه
    گردوی خرد شده 1/2 پیمانه
    کره ذوب شده 1/2 پیمانه
    توت فرنگی تازه خرد شده 2 پیمانه
    شکر 1/2 پیمانه
    خامه ۳۰٪ چربی 1 پیمانه
    سفیده تخم مرغ 2 عدد
    آب لیموی تازه 2 قاشق غذاخوری
    توت فرنگی و اسپری خامه برای تزیین (دلخواه)



 

دسر توت فرنگی خامه‌ای، ظاهری خیلی شیک و مجلسی دارد و می‌توانید آن را در مهمانی‌ پس از صرف ناهار یا شام سرو کنید. دسر توت فرنگی خامه‌ای دو لایه اصلی دارد. لایه اول مانند نان تارت عمل می‌کند و از آرد، شکر و کره تهیه شده است. این لایه همچنین مقداری گردو دارد که زیر دندان می‌رود و طعم خیلی خوبی به دسر می‌دهد. لایه بعدی دسر، خامه و توت فرنگی و سفیده تخم مرغ زده شده است که بافت نرمی دارد و همراه با نان ترد لایه قبلی عالی می‌شود.

 

دسر توت فرنگی خامه‌ای قبل از سرو چند ساعتی در فریزر قرار داده می‌شود. به همین علت هم دسر سردی است و برای فصل گرما حرف ندارد.

 



 

طرز تهیه: فر را با دمای ۱۷۵ درجه سانتیگراد گرم کنید.

 

مواد لازم برای تهیه لایه کراست، یعنی، آرد، شکر قهوه‌ای، گردو و کره ذوب شده را به خوبی با هم مخلوط کنید و در یک تابه بزرگ بریزید. تابه را به مدت ۱۵–۲۰ دقیقه در فر قرار دهید تا مواد طلایی رنگ شوند. سپس آنها را از فر خارج کنید و اجازه بدهید کمی خنک شوند. حال مواد را به طور یکنواخت کف تابه پهن کنید.

 

توت فرنگی‌های خرد شده را با نصف شکر (۱/۴ پیمانه) مخلوط کنید و بگذارید در ظرف باقی بمانند تا آب بیاندازند. خامه را با همزن برقی بزنید (حدود ۵ دقیقه) تا فرم بگیرد. سپس آن را کنار بگذارید.

 

در کاسه دیگری و با سری همزن تمیز شده سفیده‌های تخم‌مرغ را همراه با شکر باقی مانده و آب لیمو ترش بزنید. حدود ۱۰ دقیقه هم بزنید تا سفیده پف کند.

 

توت فرنگی را همراه با آبش داخل خامه فرم گرفته بریزید. سفیده تخم مرغ زده شده را هم اضافه کنید و با لیسک زیر و رو کنید تا با هم مخلوط شوند. حال کرم توت فرنگی تهیه شده را روی لایه گردویی بریزید و پخش کنید.

 

تابه را حداقل ۴ ساعت فریز کنید. برای سرو، دسر را به شکل مربعی برش بزنید. همچنین می‌توانید روی آن را با اسپری خامه و توت فرنگی تزیین کنید.

 



 

    برای: 10-12 نفر
    حاضر است در : 40 دقیقه

  • علی دهقان

دانلود آهنگ ایچیرم آرکاداش عدنان شانسز- Adnan Şenses

علی دهقان | شنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۶، ۰۷:۲۴ ب.ظ
  • علی دهقان

تأثیر فوق العاده روزه بر بدن

علی دهقان | شنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۶، ۰۶:۵۹ ب.ظ

تأثیر فوق العاده روزه بر بدن

روزه ، ماه رمضان
روزه عملی است که انسان از اذان صبح تا اذان مغرب از چیزهایی که روزه را باطل می کند خودداری نماید. زیربنای کاربرد روزه، تمایل انسان به پدیدآوردن شرایط جسمی- -و روانی است که وسیله ای برای ارتباط میان بنده با خدای خود ایجاد می کنند.

چرا روزه بر انسان واجب شد

روزه از آداب مذهبی است که برای معتقدین به عنوان وسیله ای برای تقرب به خداوند، آمادگی برای مراسم مذهبی، پالایش بدن در راستای درک امور معنوی، کفّاره تخطی از مقررات مذهبی، و عزاداری برای انسان های درگذشته کاربرد دارد.روزه

روزه

ماه رمضان ماهی که خداوند دربارۀ آن در قرآن کریم فرمود:«کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَامُ کَمَا کُتِبَ عَلَی الَّذِینَ مِن قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ، ای کسانی که ایمان آوردید! روزه بر شما نوشته و مقرر شده همانگونه که بر کسانی که پیش از شما بودند مقرر د تا شاید با تقوا شوید».

روزه ,

همچنین بخوانید : همه دانستنیها و نکات در مورد کنترل میل جنسی

علت وجوب روزه بر انسان

در همین راستا، یکی از سؤالاتی که ممکن است برای بسیاری از انسان ها مطرح باشد این است که علت وجوب روزه بر انسان ها چیست؟ برای دریافت پاسخ این سؤال، به روایتی از امام رضا (ع) در این باره اشاره می کنیم:
امام رضا (ع) در پاسخ به پرسش فضل بن شاذان نیشابوری در خصوص فلسفه روزه هنگامی که فضل بن شاذان به امام رضا (ع) عرض کرد چرا فرمان به روزه داده شده و در اسلام واجب شد؟ فرمود:

برای اینکه گرسنگی و تشنگی را بشناسند و به فقر و ناداری (خود) در آخرت پی ببرند و برای اینکه روزه دار (به درگاه الهی) خاشع، فروتن و خوار شود و نیازمندی نشان دهد، پاداش برد، حسابگر بار آید، در برابر سختی ها که از گرسنگی و تشنگی به او می رسد صابر باشد تا مستحق ثواب شود. علاوه بر این، در روزه چیزهای دیگری هست از قبیل شکستن شهوت ها، کنترل هوای نفس، پیشگیری از طغیان آن و اینکه در دنیا موجب پند و عبرت آنان شود و مایۀ ریاضت و سخت کوشی و تمرینی برای آماده کردن آنان بر انجام تکالیف باشد، دلیل و راهنمای آنان بر سختی و شدت جهان دیگر شود و در پرتو روزه شدت فشار و سختی گرسنگی و تشنگی را بر فقیران و بینوایان در دنیا احساس و درک کنند و بشناسند و آنچه را خداوند در اموالشان برای مساکین و تهی دستان واجب کرده ادا کنند.

متن حدیث:
«وَ فِی الْعِلَلِ وَ عُیُونِ الْأَخْبَارِ بِأَسَانِیدِهِ الْآتِیَةِ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنِ الرِّضَا ع قَالَ:إِنَّمَا أُمِرُوا بِالصَّوْمِ لِکَیْ یَعْرِفُوا أَلَمَ الْجُوعِ وَ الْعَطَشِ فَیَسْتَدِلُّوا عَلَی فَقْرِ الْآخِرَةِ وَ لِیَکُونَ الصَّائِمُ خَاشِعاً ذَلِیلًا مُسْتَکِیناً مَأْجُوراً مُحْتَسِباً عَارِفاً صَابِراً عَلَی مَا أَصَابَهُ مِنَ الْجُوعِ وَ الْعَطَشِ فَیَسْتَوْجِبَ الثَّوَابَ مَعَ مَا فِیهِ مِنَ الْإِمْسَاکِ عَنِ الشَّهَوَاتِ وَ لِیَکُونَ ذَلِکَ وَاعِظاً لَهُمْ فِی الْعَاجِلِ وَ رَائِضاً لَهُمْ عَلَی أَدَاءِ مَا کَلَّفَهُمْ وَ دَلِیلًا لَهُمْ فِی الْآجِلِ وَ لِیَعْرِفُوا شِدَّةَ مَبْلَغِ ذَلِکَ عَلَی أَهْلِ الْفَقْرِ وَ الْمَسْکَنَةِ فِی الدُّنْیَا فَیُؤَدُّوا إِلَیْهِمْ مَا افْتَرَضَ اللَّهُ لَهُمْ فِی أَمْوَالِهِمْ».

(شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 247)

  • علی دهقان