ترافیک 60

بهترین های موسیقی

ترافیک 60

بهترین های موسیقی

ترافیک 60

بانک ملی پست، ثبت نام کارشناسی، جوک، چوب، حوادث، خدا، ذوب آهن، زیبا، ژاپن ، سایپا، شعر،صید، ضرب المثل، طالع بینی ، طالع بینی، عکس، غزل، فال حافظ، قرآن کریم، کلیپ، لبنان، لباس عروس ،مترجم ، نور، زارت بهداشت، همشهری ، یوتیوپ ،

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
آخرین مطالب

دانلود آهنگ بسیار زیبا و خاطره انگیزه گلی از علی شیبانی

علی دهقان | سه شنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۹، ۰۸:۳۲ ب.ظ

دانلود آهنگ بسیار زیبا و خاطره انگیزه گلی از علی شیبانی

 

گلی گلی گلی تو چه نازی دلنشینی آهنگ و سازی

گلی گلی تو چه خوشکلی  تو نه آسون نه مشکلی

گلی گلی گلی تو چه نازی دل نشینی آهنگ و سازی

گلی گلی تو یه دنیا رازی تو خوشکلا تو یکه تازی

گلی بر سره راهم عبور کن دله منو پر از غرور کن ورق تازه افزای به دفتر خاطراتم

گلی بر سر راهم عبور کن دل منو پر از غرور کن قدیم تازه وردار که من خاک زیر پاتم

گلی هر شب میای به خوبم تو هم سوالو هم جوابم

گلی تو روشنیه شبه تارم تو سر آغاز هر بهانم

گرچه بیرون زمستونه هوا سرده و بارونه اگه گلی پیشه من بمونه گرم اجاق این خونه

گلی بر سر راهم عبور کن دل منو پر از غرور کن ورقی تازه افزا به دفتر خاطراتم

گلی بر سره راهم عبور کن دله منو پر از غرور کن قدمی تازه وردار که من خاک زیر پاتم

 گلی گلی گلی تو چه نازی دلنشینی آهنگ و سازی

گلی گلی تو چه خوشکلی تو نه آسون نه مشکلی

گلی گلی گلی تو چه نازی دل نشینی آهنگ و سازی

گلی گلی تو یه دنیا رازی تو خوشکلا تو یکه تازی

گلی بر سره راهم عبور کن دل منو پر از غرور کن ورقی تازه افزا به دفتر خاطراتم

گلی بر سره راهم عبور کن دله منو پر از غرور کن قدمی تازه وردار که من خاک زیره پاتم

گلی هر شب میای به خوابم تو هم سوال و جوابم گلی تو روشنی شب تارم تو سر آغازه هر بهانم

گر چه بیرون زمستونه هوا سرده و بارونه اگه گلی پیشه من بمونه گرمه اجاق این خونه

 

#کاراپست

#کاراپست_شیراز

 

برای پیدا کردن آدس در map اینجا کلیک کنید

  • علی دهقان

دانلود آهنگ هرگز هرگز بی تو نمیخندم علی دانیال

علی دهقان | سه شنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۹، ۰۷:۴۲ ب.ظ

دانلود آهنگ هرگز هرگز بی تو نمیخندم علی دانیال

 

───┤ ♩♬♫♪♭ ├───

متن ترانه :

هرگز هرگز هرگز بی تو نمی خندم ♬♫♪
بی تو بر دل عشقی هرگز نمی بندم !..!
خدا خدا خدایا اگر به کام من ♬♫♪
جهان نگردانی جهان بسوزانم!..!
اگرخدا خدایا مرا بگریانی ♬♫♪
من آسمانت را زغم بگریانم !..!
منم که در دل ز نام و رادی فسانه ها دارم ♬♫♪
منم که چون گل شکفته بر لب ترانه ها دارم !..!
هرگز هرگز هرگز بی تو نمی خندم ♬♫♪


بی تو بعد عشقی هرگز نمی بندم !..!
دنیا فروغ آرزوها که رنج جستجو رو پایان تویی ♬♫♪
تو بیا که بی تو آه سردم که بی تو موج دردم درمان تویی !..!
منم که در دل ز نام و رادی فسانه ها دارم ♬♫♪
منم که چون گل شکفته بر لب ترانه ها دارم !..!
هرگز هرگز هرگز بی تو نمی خندم ♬♫♪
بی تو بعد عشقی هرگز نمی بندم !..!

───┤ ♩♬♫♪♭ ├───

#کاراپست

#کاراپست_شیراز

 

برای پیدا کردن آدس در map اینجا کلیک کنید

  • علی دهقان

Akif Islamzade - Sari Gelin

علی دهقان | سه شنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۹، ۰۷:۰۵ ب.ظ

Скачивание _Akif Islamzade -

Sari Gelin

 

دانلود

 

 

ترکی آذربایجانی برگردان فارسی
ساچێن اوجون هؤرمه‌زله‌ر. سر موی بلند را نمی‌بافند،
گۆلۆ سولو (قونچا) درمه‌زله‌ر گل تر را نمی‌چینند،
سارێ گه‌لین عروس زرد. (موطلائی)
بو سئودا نه سئودادێر این عشق، چه عشقی است،
سه‌نی مه‌نه وئرمه‌زلر تو را به من نمی‌دهند،
نئینیم آمان، آمان چه کنم، امان امان
سارێ گه‌لین عروس زرد. (موطلائی)
بو ده‌ره‌نین اوزونو، در بلندای این دره،
چوْبان قایتار قوزونو، ای چوپان بازگردان بره را،
قایتار ماسان قوزونو، اگر برنگردانی برّه را
اولدورم اوزومو، خودم را می‌کشم،
نة اوْلا بیر گۆن گؤره‌م چه شود گر روزی من ببینم،
نازلی یاریمین اؤزؤنو روی یار نازم را،
نئیلیم آمان، آمان چه کنم، امان امان / چه کنم، امان امان
سارێ گه‌لین عروس زرد. (موطلائی)
عاشیق ائلله‌ر آیرێسێ، عاشق از ایل و طایفه خود جدا افتاده
شانا تئلله‌ر آیرێسێ، شانه هم از موها جدا افتاده
آیرێسێ بیر گۆنۆنه دؤزمه‌زدیم. تحمل یک روز جدایی‌اش را نداشتم
اوْلدۆم ایلله‌ر آیرێسێ حالا سالهاست که از او جدا مانده‌ام
نئیلیم آمان، آمان چه کنم، امان امان / چه کنم، امان امان
سارێ گه‌لین

عروس زرد. (موطلائی)

 

  • علی دهقان

احمد سعیدی - وابستت شدم

علی دهقان | سه شنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۹، ۰۶:۵۱ ب.ظ

───┤ ♩♬♫♪♭ ├───

انقدر چهره ت پر احساسه که دردامو می بره ♫!♪!♭
حسی که من دارم به تو از یه عشق ساده بیشتره
انقد زیباست لبخندت که اخمامو میشکنه♫!♪!♭
من خاموشم اما مطمئنم که قلب تو روشنه
واسه یه بار بشین به پای حرفام از ته قلبم تورو میخوام♫!♪!♭
وابستت شدم و به تو کردم عادت
دیوونتم عشقم تو باید مال من باشی♫!♪!♭
مال من باشی  وابستت شدم و به تو کردم عادت
دیوونتم عشقم تو باید مال من باشی مال من باشی ♫!♪!♭
انقدر مهربونی که هیشکی نمیخواد از تو بگذره


حسی که من دارم به تو از یه عشق ساده بیشتره ♫!♪!♭
انقد دلنشینه خیالت که هر لحظه با منه
من زندم و نبضم فقط با وجود گرم تو میزنه ♫!♪!♭
واسه یه بار بشین به پای حرفام از ته قلبم تورو میخوام
وابستت شدم و به تو کردم عادت ♫!♪!♭
دیوونتم عشقم تو باید مال من باشی مال من باشی
وابستت شدم و به تو کردم عادت ♫!♪!♭
دیوونتم عشقم تو باید مال من باشی مال من باشی

───┤ ♩♬♫♪♭ ├───

دانلود 

  • علی دهقان

ارزش در جامعه

علی دهقان | سه شنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۹، ۰۶:۴۱ ب.ظ

 

ارزش در جامعه

  • واژه ارزش در زبان فارسی اسم مصدر ارزیدن و دارای معانی زیر است:قدر،مرتبه،استحقاق،لیاقت،شایستگی،زیبندگی،برازندگی،قابلیت.در زبان انگلیسی معادل valeur به معنی رتبه ،ارز قدر،گرامی داشتن،اهمیت دادن و در زبان فرانسه برابر valeur به معنی قیمت،قدر مقدار و ارز است.

 

  • در اصطلاح جامعه شناسی ارزش اجتماعی (social norms )عبارت از چیزی است که موضوع پذیرش همگان است.ارزش اجتماعی واقعیتها و اموری را تشکیل می دهد که مطلوبیت دارند و مورد خواست و آرزوی اکثریت افراد جامعه است.ارزش اجتماعی یکی از مفاهیم اساسی جامعه شناسی است و جامعه شناسان درباره آن نظریه های گوناگونی عنوان کرده اند.

 

  • آگ برن(ogbrn) و نیم کف(nim koff) می گویند:ارزش اجتماعی واقعه یا امری است که مورد اعتنای جامعه قرار دارد.ارزش اجتماعی ،انگیزه گرایشهای اجتماعی می شود و گرایشهای اجتماعی تمایلاتی کلی هستند که در فرد بوجود می آیند و ادراکات،عواطف و افعال او را در جهت های معینی به جریان می اندازند.

این گرایش بر حسب شخصیت افراد متفاوت است و بصورت شخصیت های قدرت گرا،دانش گرا،احترام گرا و غیره تجلی می کند.

  • ژان کازنو(jean cazneuve )می نویسد:عقاید ،هنجارها،شناسائی ها،فنون و اشیاء مادی که افکار و گرایشها در پیرامون آن شکل گرفته و به تجربه رسیده اند،ارزشهای اجتماعی یک گروه را تشکیل می دهند.

 

  • ارزش اجتماعی به عنوان پدیده برتر در فرد و به عنوان چیزی بدیهی و مطلق که عالی تر کردن آن ممکن ولی انکار کردن آن ناممکن است به افراد تحمیل می شود.

ارزش اجتماعی شامل همه چیزهایی است مطلوب یا نامطلوب که مورد علاقه انسان است ،هر امری مادی یا معنوی که در جامعه دارای قدر و قیمت باشد و نیازهای مادی و معنوی انسان را برآورده کند،یا هر چیز گرانبها و سودمندی ،از جمله ارزشهای اجتماعی است.وقتی به کودک یاد می دهیم به بزرگتر از خود احترام بگذارد و به او سلام کند ،حرف پدر و مادر را گوش کند و به آنها احترام و اطاعت کند،در واقع ارزشهای اجتماعی را در ذهن او جای می دهیم.

  • ماگ دوگال(m.daugal) و لاسول(d.lasswell) معتقدند که افراد برای رسیدن به هدف یعنی ارزشهای اجتماعی از وسایل موجود بهره می گیرند .لیکن شکل و زمان ارضاء خواستها تنها در چهارچوب فرهنگ و سازمان اجتماعی و شرایط و محدودیتهایی که در جامعه وجود دارد صورت می گیرد.انسان برای دستیابی به ارزش اجتماعی از منابع موجود استفاده می کند و این استفاده در جهت و از طریق نهادهای اجتماعی انجام می پذیرد.

 

  • ارزشهای اجتماعی ممکن است متکی بر اصول و پدیده هایی باشد که مصالح و مفاسد اجتماعی را در بر داشته باشد .به همین جهت قابل تبیین است و می توان از طریق تحقیق واستدلال علل پیدایی آنها را توجیه کرد و نشان داد که چگونه پاره ای از ارزشهای اجتماعی جدید با ارزشهای قدیمی مغایرت پیدا می کند و تضاد دارد و با توجیه علل این تضادها و شناخت مسایل ناشی از آنها زمینه اجتماعی مساعدی جهت پذیرش ارزشهای جدیدی به وجود آورد.

 

#کاراپست

#کاراپست_شیراز

 

برای پیدا کردن آدس در map اینجا کلیک کنید

 

  • علی دهقان

ادبیات فولک ایلی

علی دهقان | سه شنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۹، ۰۶:۴۰ ب.ظ

ادبیات فولک ایلی

پیشینه مکتوب شعر و ادبیات در میان ایل قشقایی به بیش از ۲۵۰ سال پیش می‌رسد. اشعار شاعران گمنام سینه به سینه نقل می‌شود و به گنجینه فولکلوریک قشقایی‌ها غنا می‌بخشد. اشعار قشقایی ها مالامال از سوزوگداز زندگی، هجر و فراق است شعر عشایری از جدایی‌ها، از جور روزگار، از عشق و از عاطفه سخن می‌گوید. از ویژگی‌های عمده شهر قشقایی نقش بسیار پراهمیت طبیعت در لطافت بخشیدن به‌این گونه اشعار است. کمتر شعری از شاعران قشقایی می‌توان پیدا کرد که در آن یادی از کوه، جنگل، دشت، سبزه و آب نشده باشد از سوی دیگر شعر قشقایی تحت تاثیر کوچ صاحب مقام و مرتبه‌ای خالص است کوچ را به دلیل دل کندن از سرزمینی به سرزمین دیگر، جدا شدن از یارانی که درراه کوچ می‌میرند و یا آنانی که اسکان را می‌پذیرند سرزنش کرده اند.

شعر قشقایی را همه جا می‌خوانند در عروسی در عزا به هنگام شادی و غم. شعر عروسی‌ها همراه پایکوبی و شعر عزا همراه با حزن و اندوه خوانده می‌شود متاسفانه بیشتر سرایندگان شعر قشقایی ناشناخته اند اما به نام چند تن از شاعران معاصر ایل که با سروده‌های خویش در میان ایل زندگی کرده اند ازآن جمله به شاعر مشهور ایل قشقایی محزون و به عبارتی دیگر ماذون و همچنین یوسف علی بیک می‌توان اشاره کرد که نام و یادشان همیشه در نزد قشقایی‌ها زنده و جاوید خواهد ماند از شاعران تقریبا آشنای ایل قشقایی می‌باید به عیسی قاسم نیز اشاره شود وی همزمان با محزون زندگی می‌کرد و تنها یک قطعه شعر از او باقی مانده است که به مناظره او با محزون مربوط است بعد از وی باید به حسین صمصام اشاره کرد وی از نزدیکان خوانین قشقایی بود از اشعار این شاعر هم ادبیات بسیار اندکی باقی مانده است.

محزون(ماذون)

از شرح حال و روزگار محزون این شاعر بلندپایه‌ایل قشقایی چندان اطلاعات مستندی در دست نیست. آنچه درباره او بر سر زبان‌هاست حکایت از آن دارد که محزون درحدود ۲۵۰ سال پیش می‌زیسته و همزمان با سلطان محمودخان ایلخان قشقایی زندگی می‌کرده است. محزون شاید تنها شاعر ایل قشقایی است که نامش بی ذکر هیچ نمونه شعری در کتاب شرح احوال شاعران ایران آمده است وی در طول زندگی همواره با فقر و تنگدستی مواجه بوده که دراشعارش نیز منعکس شده است.

از ویژگی‌های دیگر زندگی محزون آوارگی و بی سامانی اوست، تا آنجا که هرگز ساکن در طایفه‌ای نشده است و هر روز جایی و هرزمان مکانی تازه می‌جسته است محزون مدتی را نیز برای کسب معلومات بیشتر در شهر شیراز گذرانده و دراین شهر موفق به دیدار بسیاری از شاعران و ادیبان شیرازی و کسب فیض از محضر آنان شده است. سال مرگ محزون و چگونگی مرگ آن مشخص نیست، قبر این شاعر دلسوخته قشقایی در جوار آرامگاه سعدی شیراز است.

 

#کاراپست

#کاراپست_شیراز

 

برای پیدا کردن آدس در map اینجا کلیک کنید

  • علی دهقان

متمم و حرف

علی دهقان | سه شنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۹، ۰۶:۳۹ ب.ظ

ادبیات فارسی(هفتم)

                                                               موضوع:متمم و حرف اضافه                                   مدرسه: دبیرستان یاس سپید                                      معلم:           تهیه کننده:   
 

 
 

 

 

 

بسم الله                                    

فهرست:                                  .متمم چیست؟                                   .حرف ربط                                                              .حرف اضافه                                                             .حرف نشانه دار                                                         

 

متمم چیست؟

 

اسم یا گروه اسمی که بعد از حرف اضافه بیاید متمم نام دارد.متمم یعنی تمام کننده ی معنای فعل.

بعضی از حروف اضافه از این قرار است:

از.به.با.برای.در.مثل.به جز .به غیر از.بی.بر.بدون...

مثال:

 

1- زندگی بدون  تلاش ،مرگ زودهنگام است.

          بدون:حرف اضافه   تلاش:متمم

 

 

2-اطمینان به کسی پیش از آزمایش  از نشانه های کم خردی است.

به:حرف اضافه    کسی :متمم

از:حرف اضافه      آزمایش:متمم

از:حرف اضافه       نشانه های کم خردی: گروه متممی

 

 

نکته 1:

در جمله ی شماره ی 2  (نشانه ها )را می توان متمم گرفت ولی اگر با وابسته هایش درنظر بگیریم گروه متممی است.

 

نکته 2:

دقت کنید که حروف دیگری هم وجود دارد که ارتباط دهنده ی بین واژه ها و یا جملات و عباراتند که به آن حروف ربطی می گویند.حروف ربطی را به خاطر بسپارید و با حروف اضافه اشتباه نکنید. بعضی از حروف ربط عبارتند از:

 

اگر.که تا .زیرا.و.یا.ولی.اما...

 

مثال:

1- فرق دزد و مالدار آن است که دزد مال اغنیا را می دزدد و مالدار  ازآن فقرا را.

 

و.که.و.  حروف ربط و پیوند است و متمم نمی سازد. دراین جمله :

 

آن فقرا :گروه متممی است ؛از:حرف اضافه

 

2- در دنیا لذتی که با مطالعه  برابری کند وجود ندارد.

 

در:حرف اضافه  .دنیا .       با :حرف اضافه.مطالعه :متمم.          (که) حرف ربط است نه

اضافه.

 

 

 

نکته 3

 

حرف (چون) درصورتی که معنای :(مثل و مانند) بدهد، حرف اضافه و  کلمه ی بعد از آن متمم است ودر صورتی که معنای (زیرا .وقتی که)داشته باشد حرف ربط است.

مثال1    (چون  درمعنای :مثل و مانند)

 

1- زندگی بدون عشق،چون زیستن در تاریکی است.

 

 

مثال 2   (چون درمعنای : زیرا )

 

2-عاشق خدا باش چون زندگی بدون عشق معنا ندارد.

 

 

 تمرین:

متمم ها در عبارت زیر کدام است؟

 

اگر انسان خود را از آنچه هست نتواند به مقامی بالاتر برساند موجودی ضعیف و ناچیز است.

 

 

               حرف‌‌ اضافه : حرف ها در زبان فارسی سه دسته‌اند: «حرف ربط»، «حرف اضافه» و «حرف نشانه».

۱ـ حرف اضافه

حرف اضافه‌ کلمه‌ای‌ است که معمولاً کلمه یا گروهی از کلمه‌ها را به «فعل» یا «صفت بر‌تر»، یا «اسم جمع» و یا نظایر این‌ها نسبت می‌دهد، و آن‌ها را متمم یا وابستهٔ فعل، صفت بر‌تر یا اسم جمع و مانند این‌ها قرار می‌دهد.

حروف اضافه نیز دو دسته‌اند:

 

 

 (۱) حروف اضافهٔ ساده: شامل از، الاّ، الی، اندر، با، بدون، بر، برای، به، بهر، بی، تا، جز، چون، در، ضد، علیه، غیرِ، مانند، مثل، مگر، واسهی. (۱: ص ۲۵۶)

 (۲) حروف اضافهٔ مرکب: شامل غیراز، بهغیراز، بهمجرد، بهمحض، بهعنوان، بهمثابه، بهوسیلهی، بهواسطهی، دربرابر، درقبال، درمیان، ازجمله، درخصوص.

۲ـ حرف ربط

حرف ربط کلمه‌ای ا‌ست که دو ساژه را به هم پیوند (ربط) می‌دهد.

حروف ربط دو دسته‌اند:

 (۱) حروف ربط ساده: شامل اگر، اما، باری، پس، تا، چه، خواه، زیرا، که، لیکن، نیز، و، ولی، هم، یا.

 (۲) حروف ربط مرکب: شامل آن‌جاکه، آن‌گاه که، از آن‌جا که، از آن‌که، ازاین‌روی، ازبس، ازبس‌که، بس‌که، ازبهر آن‌که، اکنون که، چنان‌چه، اگرچه، الاّ این‌که، بااین‌حال، باوجوداین، به‌شرط آن‌که، چنان‌که و....

۳ـ حرف نشانه

حرفی است که برای تعیین مقام و نقش کلمه در جمله می‌آید و نقش آن را مشخص می‌کند. برای مثال «را» در جملهٔ «علی را دیدم» نشانهٔ مفعول است. حروف نشانه عبارتند از: ا،‌ای، یا، را ـِ (کسره).

ویراستار زبانی (نگارشی) باید کاربرد درست این حروف را فرا گیرد تا بتواند نادرستی‌های (خطاهای) احتمالی در بهکار بردن آنها را تشخیص دهد، آن‌ها را برطرف کند، و آنها را بهجای یکدیگر بهکار نبرد.

چه درپی می‌آید،

     مثال 2 متمم: نواع متمم : 1. متمم فعل‌: گروه اسمی است که فعل به آن نیاز دارد و  بدون آن جمله ناقص است .

           2. متمم اسم : واژه هایی هستند که اسم قبل یا بعد به آن نیاز دارد اما فعل بدان نیاز ندارد

          3. متمم قیدی : گروه قیدی است که فعل به آنها نیاز ندارد و می توان آنها را از  جمله حذف کرد .

        1  .متمم اسمی : اسمهایی وجود  دارند که کاربردشان در جمله همراه با یک حرف اضافه است ، تفکیک این اسم ها از متمم، غیرممکن است مانند اسم های مهارت « در » تسلط « بر » علاقه « به »  که اگر این اسمها را در جمله ای به کار ببریم حتماً باید با حرف اضافه ی اختصاص خود باشند .مثلاً جمله ی« او بر مطالب ِکتاب مسلط است »

می دانیم که فعل است یک فعل گذرا به مسند است و فقط به مسند نیاز دارد اما در این جمله یک حرف اضافه که نشانه ی متمم است به کار رفته است و« مطالب کتاب» متمم است، سوال اینجاست این نوع متمم چه نوع متممی است ؟

فعل به این متمم نیاز ندارد و همچنین نمی توان آن را از جمله حذف کرد چون معنی جمله ناقص می شود. اگر دقت کنیم واژه ای که به این متمم نیاز دارد «مسلط» است ، مسلط اسمی است که همیشه همراه با حرف اضافه ی « بر » به کار می رود « مسلط بر مطالب کتاب» بر مطالب کتاب ، متمم مسلط است یعنی متمم اسم.

مثالی دیگر : اصحاب به پیامبر علاقه داشتند . فعل داشتند یک فعل گذرا به مفعول  و مفعول آن واژه ی علاقه است . پس واژه ی پیامبر که در این جمله پس از حرف اضافه آمده است چه نقشی در جمله دارد ؟ مطمئناً نقش متممی دارد اما از چه نوع ؟ متمم قابل حذف نیست پس یکی از ارکان جمله به آن نیاز دارد . فعل با توجه به اینکه گذرا به مفعول است به آن نیاز ندراد می ماند واژه علاقه که نقش مفعولی دارد  علاقه  از آن نوع اسم هایی است که همیشه همراه با حرف اضافه ی خود و به طبع همراه با یک متمم در جمله ظاهر می شود پس پیامبر متمم علاقه است .

تـــــوجه : متمم اسم همراه با اسم خود در جمله یک گروه اسمی را  تشکیل می دهند در این نوع گروههای اسمی اسم هسته و متمم آن وابسته است : علاقه به پیامبر

متمم قیدی : متممی است که فعل به آن نیاز ندارد یا این متمم همراه با حرف اضافه ی اختصاصی فعل نیامده است و قابل حذف است به جمله ی زیر دقت کنید :

مولانا در شهر قونیه شاگردان زیادی داشت

اگر به فعل جمله  دقت کنیم می بینیم که «‌داشت »‌یک فعل گذرا به مفعول است و نیازی به متمم ندارد پس می توانیم این گروه را از جمله حذف کنیم پس جمله سه جزیی با مفعول به دست می آید .

مثال دیگر : حضرت محمد برای پیروزی اسلام در جنگ احد با دشمنان کافر جنگید .

دراین جمله سه گروه متممی وجود دارند حال کدام یک از این متمم ها، متمم فعل است و فعل به آن نیاز دارد ؟می دانیم که : فعل جنگیدن گذرا به متمم و حرف اضافه ی اختصاصی آن « با » است پس گروهی که بعد از حرف اضافه ی « با » قرار گرفته متمم فعل است و قابل حذف شدن نیست ، اما دو متمم دیگر قابل حذف شدن هستند و هیچ یک از ارکان جمله به آن نیازی ندارند . این متمم ها برای توضیح بیشتر به جمله اضافه شده اند و نقش قیدی دارند پس متمم قیدی نامیده می شوند . توصیه می شود دانش آموزان عزیز فعل های گذرا به متمم را ( همراه با حرف اضافه ی اختصاصی آنها ) در ذهن داشته باشند

#کاراپست

#کاراپست_شیراز

 

برای پیدا کردن آدس در map اینجا کلیک کنید

  • علی دهقان

ادبیات بومی ایران

علی دهقان | دوشنبه, ۹ تیر ۱۳۹۹، ۰۶:۲۹ ب.ظ

ادبیات بومی ایران

تاریخ ادبیات پارسی به بررسی تاریخی و جریان شناسی ادبیات زبان پارسی می‌پردازد. ادبیات پارسی پس از اسلام تاریخی هزار و صد ساله دارد. شعر فارسی و نثر فارسی دو گونه اصلی در ادب پارسی هستند. برخی کتاب‌های قدیمی در موضوع های غیرادبی مانند تاریخ، مناجات و علوم گوناگون نیز دارای ارزش ادبی هستند و با گذشت زمان در زمره آثار کلاسیک ادبیات پارسی جای گرفته‌اند. آوازه برخی شاعران و نویسندگان ایرانی از مرزهای ایران بزرگ فراتر رفته‌است. شاعران و نویسندگانی همچون فردوسی، سعدی، حافظ شیرازی، مولوی، خیام و نظامی شهرتی جهانی دارند. در میان چهره‌های شناخته شده ادبیات معاصر پارسی در جهان می‌توان به صادق هدایت، محمدعلی جمال‌زاده، هوشنگ گلشیری و جلال آل احمد در ادبیات داستانی و شهریار، نیمایوشیج و احمد شاملو در چامه(شعر) اشاره کرد. ادبیات در ایران پیش از اسلام به سروده‌های اوستا در حدود ۱۰۰۰ پیش از میلاد باز می‌گردد. این سروده‌ها که بخشی از سنت شفاهی ایرانیان باستان بوده‌اند سینه به سینه منتقل شده و بعدها بخشهای کتاب اوستا را در دوران ساسانی پدید آوردند.اوزان باستانی چامه در ایران ضربی و هجایی بودند و بنظر می‌رسد این شیوه در زبان پارسی باستان نیز مورد استفاده بوده‌است. در دوره اشکانیان ادبیات ایران تحت تاثیر نفوذ هلنیسم دچار دگرگونی شد. خنیاگران پارتی سرودهای محلی که تا پس از اسلام نام پهلوی نیز داشتند را قرائت می‌کردند و این نوع شعر با آلات موسیقی همراه می‌شده‌است. با نفوذ اندیشه مانوی در سرزمین پهناور ایران و هنرگرایی آنان نوعی ادبیات شعرگونه مانوی به زبان‌های پارتی, پارسی میانه و سغدی در ایران پدید آمد. در آثار بدست آمده از واحه تورفان در کشور چین آثار پارسی فراوانی کشف شده که به این مقوله باز می‌گردند. در دوران ساسانی نگارش بهبود یافت و آثار فقهی و دینی و داستانی بسیاری به نگارش درآمد که برخی مانند کارنامه اردشیر بابکان, درخت آسوریک, یادگار زریران, ماتیکان یوشت فریان دارای جنبه‌های ادبی نیز بودند. با فروپاشی شاهنشاهی ساسانی بسیاری از این نوشته ها از میان رفت و برخی نیز بدست زرتشتیان نجات یافته و عمدتا به هندوستان منتقل گردید. که امروزه به ادبیات پهلوی شهرت دارند. دبیره(خط) به کار رفته در دوران پیش از اسلام برای نگار ش آثار ادبی خط پهلوی, خط مانوی و خط سغدی بوده‌است و برخی آثار هم به پازند نوشته شده و به دین دبیره بوده‌اند. گاهی بهرام گور شاه ساسانی را دارای قریحه شاعرانه توصیف کرده و بیت هایی را به او منسوب ساخته‌اند مانند: منم آن شیر دمان من آن ببر یله این منم بهرام گور منم شیر شنبله در آغاز دوران اسلامی نشانه‌هایی از علاقه مردم به شعر کهن در برخی متون ثبت شده‌است که ترانه کودکان بلخوبصره نمونه‌هایی از آن است. به هرحال تحت تاثیر صنعت شعری عرب گونه‌ای نو از ادبیات در ایران پدید آمد که بیشتر مبتنی بر چامه(شعر) بود. این چامه قالبی گاهی در قالب های بومی عرب و گاهی در قالب های ابداعی ایرانی سروده می‌شد. در زمان بغتسما (۲۰۵ - ۲۵۹ ه. ق.) شاعری به نام حنظله بادغیسی (ف.۲۲۰) ظهور کرد. در عهد بغتسما محمد بن وصیف و فیروز مشرقی و ابوسلیک گرگانی به چامه سُرایی پرداختند. ادبیات بومی در سیر تحول خود از همه‎ی این عوامل بهره‎ می‎برد و اگر خوب نوشته شده باشد، آئینه‎ی تمام نمای طرز زیست و عمل قوی ویژه در مکانی خاص است به همین دلیل‎ آثار ادبی روس با آثار ادبی آمریکا در مثل، تفاوت دارد. از این‎ گذشته نحوه‎ی آثار ادبی خود یک سرزمین نیز همیشه یکسان‎ نیست. آثار فاکتر که جنبه‎ی محلی و بومی دارد، در جنوب آمریکا ساخته شده و این با آثار درایزر که نویسنده‎ی شهر است، تفاوت دارد. در ایران آثار دولت آبادی، شفیانی، امین فقیری، درویشیان‎ . . . غالبا در روستا و در عشایر روی می‎دهد اما بیشتر آثار اسماعیل فصیح آثار شهری است. در کلیدر و جای خالی سلوچ، دهکده‎ی پرملال، سال‎های ابری، از این ولایت، نفرین زمین، دختر رعیت و. . . عوامل زیر به چشم می‎خورد: ۱-زندگانی روستائیان، عشایر و پیشه‎وران ده. مناسبات‎ زارع و با یک، قیام‎های عشایری و دهستانی، مهاجرت، ورود ابزار جدید به روستا، ظلم و ستم خوانین، طرز سیستم زمین‎ و آب. ۲-توصیف جانوران، گیاهان، کوه‎ها، راه‎ها که همه خاص‎ منطقه‎ی خاص هستند. در مثل جمازه و شتر در جای خالی‎ سلوچ اهمیت کلیدی دارد یا در “رقصندگان” امین فقیر وجود گوسفند و بز و سپس بزمرگی جزء عوامل اصلی قصه است. ۳-به ضرورت اوضاع و احوال جغرافیایی، سبک این‎ نویسندگان نیز در کل مشترک است: رئالیسم، رئالیسم اجتماعی، قصه‎ی گزارش مانند و مستند. داستان خمره‎ی مرادی کرمانی‎ نمونه‎ی خوبی در این زمینه است

#کاراپست

#کاراپست_شیراز

 

برای پیدا کردن آدس در map اینجا کلیک کنید

  • علی دهقان

ادب و تواضع چیست؟

علی دهقان | دوشنبه, ۹ تیر ۱۳۹۹، ۰۶:۲۸ ب.ظ

ادب و تواضع چیست؟

ادب و تواضع چیست؟ داشتن ادب و رعایت آن جز مواردی است که در بسیاری از احادیث به آن اشاره شده است.حتما شما هم

ادب و تواضع چیست؟ داشتن ادب و رعایت آن جز مواردی است که در بسیاری از احادیث به آن اشاره شده است.حتما شما هم تا به حال ضرب المثل ” ادب را از که آموختی ؟ گفت از بی ادبان” شنیده اید  می توان این ضرب المثل را معیاری خوب برای با ادب شدن دانست. در واقع انسان با دیدن کار زشت دیگران ، از او پند می گیرد و در اصل خود دیگر آن را تکرار نخواهد کرد. می توان داشتن ادب و تواضع را می توان به عنوان نشانه های فرهنگ در هر انسانی دانست که برای او سرمایه ی عظیم به شمار می آیند  و به عنوان جذاب ترین و بهترین ستاره های انسانیت هستند.

تواضع

شاید برداشت عده ی از تواضع این باشد که خود را خوار و ذلیل نشان داد ولی اینگونه نیست زیرا این موارد خلاف ارزش های واقعی یک انسان است. می توان مواردی مثل خوش برخورد بودن ، خوش رویی و خوش اخلاق بودن را نشانه های از تواضع دانست.

در رابطه با تواضع و ادب احادیث زیادی وجود دارد که می توان به موارد زیر اشاره کرد :

رسول اکرم ص می فرماید : هیچ پدری هدیه ای بهتر از ادب نیکو به فرزندش نداده است. (کنزالعمال جلد ۱۶ صفحه ۴۵۶ حدیث ۴۵۴۱۱)

امام باقر ع می فرمایدسکوت انسان با ادب در درگاه الهی برتر از تسبیح گفتن نادان است. اعلام الدین

حضرت محمد (ص) : ادب نیکو ، زینت عقل است.  جامع الاخبار

تعریفی از ادب

از امام حسین ع سوال شده است که ادب به چه معناست؟ ایشان اینگونه پاسخ میدهند که هر وقت که از منزل خود خارج می شوی و با هیچکسی برخوردی نکنید جز اینکه آنها را از خود بهتر و برتر بدانی .

امام علی ع نیز می فرماید : ادب آن است که سبب شود از گناه باز داشته شوید.

 

 

 

 

#کاراپست

#کاراپست_شیراز

 

برای پیدا کردن آدس در map اینجا کلیک کنید

 

  • علی دهقان

آداب معاشرت

علی دهقان | دوشنبه, ۹ تیر ۱۳۹۹، ۰۶:۲۷ ب.ظ

اداب معاشرت

گاهی وقت ها پیش می آید که در جایی یا در مواجه با کسی،نمی دانیم چه رفتاری انجام دهیم که مناسب و درست باشد. یک انسان عاقل می داند که بی اعتنایی به احساسات دیگران ،کاری زشت و ناپسند است و سرچشمه بسیاری از مشکلات روزمره می شود.

آداب معاشرت، آدابی است که برای رعایت احوال دیگران و ابراز محبت به وجود آمده است. اگر سلام و احوالپرسی می کنیم ،به خاطر این است که علاقه خود را به سلامتی طرف مقابل نشان می دهیم. اگر با او دست می دهیم ،دوباره با او عهد اخوت می بندیم ،و ده ها مورد دیگر. هر چند که بعضی از این آداب و رسوم ،معنی اصلی خود را از دست داده است و اکثراً بدون فکر و اراده انجام می شود ،اما با این وجود هر کس که رفتار مهربانانه،درست و شایسته با دیگران داشته باشد ، به همان اندازه محبوب تر و مقبول تر خواهد بود. بنا بر این، رعایت احترام ،ادب و برخی آداب پسندیده در برخوردهای اجتماعی ،هم شأن و منزلت اجتماعی فرد را بالا می برد و هم جامعه را به سمت یک جامعه با نشاط و سالم و سوق می دهد.

معاشرت در لغت به معنی آمیختن ،با هم زیستن ،با هم گفتن و شنیدن و با هم دوستی و الفت داشتن است. آدم ها برای اینکه منظور شان را بهتر به هم برساند و راحت تر با هم زندگی کنند،آداب و رسومی را به وجود آوردند. بعضی از این آداب و رسوم برای نشان دادن دوستی و احترام و بعضی از آن ها برای به هم نزدیک شدن و یا درست زندگی کردن است.آدم ها به همنشینی و هم صحبتی نیاز دارند و هر کسی دوست دارد که در نظر دیگران خوب جلوه کند . دو صفت خوش گویی و خوش رویی از مهم ترین صفاتی است که به خصوص در برخورد های اول باعث نزدیک شدن دیگران به ما می شود.

 

 

#کاراپست

#کاراپست_شیراز

 

برای پیدا کردن آدس در map اینجا کلیک کنید

  • علی دهقان