ترافیک 60

بهترین های موسیقی

ترافیک 60

بهترین های موسیقی

ترافیک 60

بانک ملی پست، ثبت نام کارشناسی، جوک، چوب، حوادث، خدا، ذوب آهن، زیبا، ژاپن ، سایپا، شعر،صید، ضرب المثل، طالع بینی ، طالع بینی، عکس، غزل، فال حافظ، قرآن کریم، کلیپ، لبنان، لباس عروس ،مترجم ، نور، زارت بهداشت، همشهری ، یوتیوپ ،

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
آخرین مطالب

۵۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کاراپست» ثبت شده است

ادب و تواضع چیست؟

علی دهقان | دوشنبه, ۹ تیر ۱۳۹۹، ۰۶:۲۸ ب.ظ

ادب و تواضع چیست؟

ادب و تواضع چیست؟ داشتن ادب و رعایت آن جز مواردی است که در بسیاری از احادیث به آن اشاره شده است.حتما شما هم

ادب و تواضع چیست؟ داشتن ادب و رعایت آن جز مواردی است که در بسیاری از احادیث به آن اشاره شده است.حتما شما هم تا به حال ضرب المثل ” ادب را از که آموختی ؟ گفت از بی ادبان” شنیده اید  می توان این ضرب المثل را معیاری خوب برای با ادب شدن دانست. در واقع انسان با دیدن کار زشت دیگران ، از او پند می گیرد و در اصل خود دیگر آن را تکرار نخواهد کرد. می توان داشتن ادب و تواضع را می توان به عنوان نشانه های فرهنگ در هر انسانی دانست که برای او سرمایه ی عظیم به شمار می آیند  و به عنوان جذاب ترین و بهترین ستاره های انسانیت هستند.

تواضع

شاید برداشت عده ی از تواضع این باشد که خود را خوار و ذلیل نشان داد ولی اینگونه نیست زیرا این موارد خلاف ارزش های واقعی یک انسان است. می توان مواردی مثل خوش برخورد بودن ، خوش رویی و خوش اخلاق بودن را نشانه های از تواضع دانست.

در رابطه با تواضع و ادب احادیث زیادی وجود دارد که می توان به موارد زیر اشاره کرد :

رسول اکرم ص می فرماید : هیچ پدری هدیه ای بهتر از ادب نیکو به فرزندش نداده است. (کنزالعمال جلد ۱۶ صفحه ۴۵۶ حدیث ۴۵۴۱۱)

امام باقر ع می فرمایدسکوت انسان با ادب در درگاه الهی برتر از تسبیح گفتن نادان است. اعلام الدین

حضرت محمد (ص) : ادب نیکو ، زینت عقل است.  جامع الاخبار

تعریفی از ادب

از امام حسین ع سوال شده است که ادب به چه معناست؟ ایشان اینگونه پاسخ میدهند که هر وقت که از منزل خود خارج می شوی و با هیچکسی برخوردی نکنید جز اینکه آنها را از خود بهتر و برتر بدانی .

امام علی ع نیز می فرماید : ادب آن است که سبب شود از گناه باز داشته شوید.

 

 

 

 

#کاراپست

#کاراپست_شیراز

 

برای پیدا کردن آدس در map اینجا کلیک کنید

 

  • علی دهقان

آداب معاشرت

علی دهقان | دوشنبه, ۹ تیر ۱۳۹۹، ۰۶:۲۷ ب.ظ

اداب معاشرت

گاهی وقت ها پیش می آید که در جایی یا در مواجه با کسی،نمی دانیم چه رفتاری انجام دهیم که مناسب و درست باشد. یک انسان عاقل می داند که بی اعتنایی به احساسات دیگران ،کاری زشت و ناپسند است و سرچشمه بسیاری از مشکلات روزمره می شود.

آداب معاشرت، آدابی است که برای رعایت احوال دیگران و ابراز محبت به وجود آمده است. اگر سلام و احوالپرسی می کنیم ،به خاطر این است که علاقه خود را به سلامتی طرف مقابل نشان می دهیم. اگر با او دست می دهیم ،دوباره با او عهد اخوت می بندیم ،و ده ها مورد دیگر. هر چند که بعضی از این آداب و رسوم ،معنی اصلی خود را از دست داده است و اکثراً بدون فکر و اراده انجام می شود ،اما با این وجود هر کس که رفتار مهربانانه،درست و شایسته با دیگران داشته باشد ، به همان اندازه محبوب تر و مقبول تر خواهد بود. بنا بر این، رعایت احترام ،ادب و برخی آداب پسندیده در برخوردهای اجتماعی ،هم شأن و منزلت اجتماعی فرد را بالا می برد و هم جامعه را به سمت یک جامعه با نشاط و سالم و سوق می دهد.

معاشرت در لغت به معنی آمیختن ،با هم زیستن ،با هم گفتن و شنیدن و با هم دوستی و الفت داشتن است. آدم ها برای اینکه منظور شان را بهتر به هم برساند و راحت تر با هم زندگی کنند،آداب و رسومی را به وجود آوردند. بعضی از این آداب و رسوم برای نشان دادن دوستی و احترام و بعضی از آن ها برای به هم نزدیک شدن و یا درست زندگی کردن است.آدم ها به همنشینی و هم صحبتی نیاز دارند و هر کسی دوست دارد که در نظر دیگران خوب جلوه کند . دو صفت خوش گویی و خوش رویی از مهم ترین صفاتی است که به خصوص در برخورد های اول باعث نزدیک شدن دیگران به ما می شود.

 

 

#کاراپست

#کاراپست_شیراز

 

برای پیدا کردن آدس در map اینجا کلیک کنید

  • علی دهقان

آداب غذا خوردن

علی دهقان | دوشنبه, ۹ تیر ۱۳۹۹، ۰۶:۲۵ ب.ظ

دین اسلام کاملترین و جامع ترین ادیان الهی است. لذا برای خوردن نیز احکامی دارد که رعایت آنها بر هر فرد مسلمان لازم است. برخی از آنها عبارتند از:

 

  • به هنگام غذا خوردن «بسم الله» و بعد از غذا «الحمدالله» بگوئید.حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم
  • دستهای خود را قبل از غذا و بعد از آن بشوئید که تنگدستی را برطرف و عمر را دراز می کند.امام صادق علیه‌السلام
  • غذا را خنک کن زیرا که در غذای داغ برکت نیست.حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم
  • وقتی که اشتهای به خوردن داری بخور و زمانی که هنوز اشتها به خوردن داری، از خوردن دست بکش. حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم
  • بیشتر بیماریها از پر خوری است. امام حسین علیه‌السلام
  • آداب غذا خوردن عبارتست از:
  •  

1- لقمه کوچک گرفتن
2- خوب جویدن غذا
3- کم نگاه کردن به صورت دیگران
4- شستن دستها.حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم

  • نیاشامید تا غذا تمام شود پس اگر چنین کردید معده ضعیف می شود.امام رضا علیه‌السلام
  • اگر کم خوری را انتخاب کنیم سالمتر خواهیم بود و ثبات بدن در اثر کم خوری است.امام صادق علیه‌السلام
  • در روی هر میوه ای زهری نشسته خوب آن را در آب فرو برده و شستشو دهید.امام صادق علیه‌السلام
  • دهانهای خود را با مسواک پاکیزه کنید.حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم
  • اگر آدمیزاد در غذای خود جانب اعتدال را رعایت کند، هرگز بیمار نمی شود.امام صادق علیه‌السلام

 

1- قبل، حین و تا 2 ساعت پس از غذا آب نخورید.
2-
قبل از غذا و بعد از غذا دو بار انگشت خود رابه نمک بزنید و به دندانهای خود بکشید.
3-
دو وعده غذا در روز، ابتدای روز و ابتدای شب میل کنید و اگر عادت به خوردن ناهار دارید آن را سبک میل کنید.
4-
غذا را خوب بجوید.
5-
با آرامش و آهستگی غذا بخورید.

دیگر نکات ضروری در صرف غذا در ادامه ذکر شده است:

 

  • - سعی نمایند که غذا از نوع دوای غذایی نباشد و در صورت استفاده، بهتر است همراه با آن از مصلحات آنها استفاده شود.
  • - مقدار غذا نباید به قدری زیاد باشد که باعث فساد گردد، همچنین کم نیز نباشد که باعث ضعف و لاغری و سقوط قوت شود.
  • - زمانی که هنوز مقداری اشتها به غذا داشته باشد دست از غذا خوردن بکشد.
  • - سکون و آرامش بعد از غذا داشته باشد زیرا سکون برای هضم لازم است. البته چند قدم حرکت کردن بعد از غذا مفید است چرا که سبب قرار گرفتن غذا در قعر معده می‌گردد. به طور کلی حرکت خفیف پس از غذا مناسب است ولی حرکات شدید توصیه نمی‌شود.
  • - بدون اشتهای واقعی غذا میل ننماید و در زمان گرسنگی واقعی نیز از به تأخیر انداختن غذا اجتناب کند؛ زیرا این کار موجب ریخته شدن صفرا و مواد نامناسب به معده می‌گردد و تأخیر غذا بیش از نیم ساعت و نهایت یک ساعت خوب نیست.
  • - غذاهای مختلف را در یک وعده مصرف نکند چون سبب تحیّر طبیعت و سوءهضم می‌شود.
  • - زمانی که غذا هنوز در معده بوده و هضم نشده است از مصرف هر گونه خوراکی دیگر پرهیز نماید؛ زیرا که سبب عدم هضم و فساد هر دو غذا می‌شود.
  • - در دو روز سه بار غذا کامل (مفصل) میل نماید به این نحو که روز اول صبح و شام، و روز بعد ناهار میل کند.
    از مداومت بر یک نوع غذا پرهیز نمایند.
  • - غذای تابستان باید سرد بالفعل و زمستان گرم بالفعل باشد؛ به جهت اینکه ظاهر بدن در تابستان گرم است و اگر غذای گرمی بخورد ظاهر و باطن هر دو گرم شده و هضم ضعیف می‌شود. همچنین در زمستان، ظاهر سرد است پس هرگاه باطن با ورود غذای سرد، سرد شود باعث خاموش شدن حرارت غریزی می‌گردد. در دو فصل دیگر باید غذا معتدل باشد.
  • - از طعام بی‌مزه اجتناب نمایند زیرا که باعث از بین رفتن اشتها است.
  • - مداومت بر ترشیجات موجب ضعف و لاغری و مضر اعصاب است و  همچنین غذاهای بی‌مزه موجب کاهش اشتها و خستگی می‌شوند و غذاهای شیرین و چرب اشتها را از بین می‌برند و بدن را گرم می‌کنند و غذاهای شور لاغری و خشکی می‌آورند و برای چشم مضر هستند.
  • - مضرات غذاهای شیرین و چرب را با غذاهای ترش می‌توان رفع کرد و بالعکس مشکل غذاهای بی‌مزه با شوری و تندی قابل رفع است.
  • - رعایت عادات در دفعات غذا و کیفیت و کمیت و اوقات غذا خوردن بنماید؛ زیرا که عادت حکم طبیعتِ دوم را دارد.
  • - غذاهای مرطب بارد مانند خورشت کدو، سوپ جو و ترشی‌های مرطب مانند تمرهندی و نارنج و غوره برای افراد صفراوی مزاج و غذاهای سرد که از بین برنده رطوبات باشد مانند غذاهای ترش برای افراد دموی مزاج مناسب‌تر است. افراد بلغمی مزاج به غذای گرم و لطیف مثل گوشت گنجشک و کبک با دارچین و زیره احتیاج دارند و بهتر است سوداوی مزاج‌ها غذاهای رطوبت‌بخشِ معتدل مانند گوشت بره و زرده تخم مرغ استفاده نمایند.
  • - در خوردن، رعایت ترتیب غذاها را نمایند که غلیظ را (مثل خورشتها و کبابها) در اول تناول نمایند و لطیف را (مثل سالاد بافاصله زمانی کوتاهی حداقل 20 دقیقه) بعد از آن، به‌ جهت اینکه قوه هاضمه در قعر معده بیشتر است اول قسمت غلیظ را هضم می‌نماید و بعد از آن لطیف را و در هضم هر دو مساوی خواهند بود. البته در ترتیب مصرف غذاها، باید به مزاج معده و میزان گرسنگی نیز توجه نمود.
  • - در هنگامی که خیلی گرسنه هستید، توصیه می شود غذای غلیظ میل نمایید تا طبیعت مدبره شما  به آن مشغول گردد ولی اگر خیلی گرسنه نیستید، توصیه می شود غذای لطیف میل نمایید تا طبیعت مدبره شما با قوت کمتری به آن مشغول گردد بنابراین:
    در گرسنگی معتدل ارجح آن است که غذای لطیف خورده شود.
    در گرسنگی مفرط ارجح آن است که غذای غلیظ خورده شود.
  • - در فصول مختلف نیز برای خوردن توصیه هایی به شرح ذیل ارائه شده است:
    در فصل بهار : مقدار غذا معتدل باشد چون حرارت و مزاج بدن رو به اعتدال است
    در فصل تابستان : کم بخورد چون حرارت میل به ظاهر بدن داشته و حرارت در دستگاه گوارش کم است.
    در فصل پاییز : معتدل و مایل به رطوبت و لطافت باشد .
    در فصل زمستان : زیادتر و غلیظ تر از بقیه فصول باشد  چون حرارت میل به باطن و دستگاه گوارش دارد.

۱- پیامبر خدا(ص): شستن دستها پیش و پس از غذا، شفایی برای تن و مایه برکت در روزی است.
۲- پیامبر خدا(ص): شستن دستها پیش از غذا، فقر را دور می کند و شستن دستها پس از غذا، اندوه را می راند و چشم را سلامت می دهد.
۳- پیامبر خدا(ص): اگر کسی از شما در حالی که خوابید که در دستانش بوی گوشت بود و آن را نشست و آنگاه عارضه ای به وی رسید، مبادا جز خویش را نکوهش کند.
۴- حضرت علی(ع): شستن دستها پیش و پس از غذا، موجب فزون شدن عمر است و سبب زدودن چربی از جامه هاست و دیده را جلا می دهد.
۵- امام صادق(ع): دستهایتان را پیش و پس از غذا بشویید؛ چرا که فقر را می برد و بر عمر می افزاید.
 گذاشتن سبزی در سفره:

۶- پیامبر خدا(ص): سفره هایتان را به سبزی آذین کنید؛ زیرا آن، همراه با گفتن بسم الله، شیطان را می راند.
۷- امام صادق(ع): هر چیزی زیوری است و زیور سفره، سبزی است.
درآوردن کفش ها:

۸- رسول خدا(ص): به هنگام غذا، کفش هایتان را درآورید؛ چرا که این، رفتاری زیباست.
۹- رسول خدا(ص): چون غذا نهاده می شود، کفش های خود را درآورید؛ زیرا این کار، موجب آسایش بیشتر پاهایتان است.
بر زبان آوردن نام خدا:

۱۰- رسول اکرم(ع): هر غذایی که بر آن نام خدا برده نشود، درد است و هیچ برکتی در آن نیست.
۱۱- امام علی(ع): - در سفارش های خود به کمیل-: به گاه غذا خوردن، از آن کسی نام ببر که با وجود نام او، دیگر هیچ دردی زیان نمی رساند و نامش، شفای همه بیماری ها و ناتن درستی هاست.
خوردن با دست راست:

۱۲- مسند ابن حنبل - به نقل از عایشه -: پیامبر خدا دست راست خود را به خوردن و برآوردن نیازهای دیگر خویش اختصاص داده و دست چپ را به زدودن آلودگی از مقعد و آنچه در آن ناحیه است، واگذارده بود.
آغاز کردن غذا با نمک و به پایان بردن آن با نمک یا سرکه:

۱۳- پیامبر خدا(ص): هر کسی که غذای خود را با نمک آغاز کند وبا نمک به پایان ببرد، از هفتاد و دو درد- که جذام و برص(پیسی) از آن جمله است - در امان می ماند.
۱۴- امام صادق(ع): بنی اسرائیل، [غذا را] غذا را با سرکه آغاز می کردند و با آن نیز به پایان می بردند؛ ولی ما با نمک آغاز می کنیم و با سرکه به پایان می بریم.
۱۵- امام کاظم(ع): سفره ای که در آن نمک نباشد، بی برکت است. آغاز کردن غذا با نمک، برای تن درستی، بهتر است.

#کاراپست

#کاراپست_شیراز

 

برای پیدا کردن آدس در map اینجا کلیک کنید

  • علی دهقان

آداب عیادت از بیمار

علی دهقان | دوشنبه, ۹ تیر ۱۳۹۹، ۰۶:۲۴ ب.ظ

اداب عیادت از بیمار

 

یکی از مسائلی که بیماران را بسیار می‌آزارد و سبب رنجش آنان می‌شود، ملاقات مکرر عیادت‌کنندگان است. آری، اسلام بر عیادت بیمار تأکید فراوان می‌کند و آن را جزیی از حقوق واجب مسلمانان می‌داند؛ اما بر این مهم نیز سفارش می‌کند که لازم نیست هر روز از آنها عیادت کنید؛ بلکه بین ایام عیادت، فاصله بیاندازید و برای مثال، هر چهار روز یک بار به ملاقات بیمار بروید.

 

اهمیت و توجه فوق‌العاده اسلام به مسئله عیادت، باعث شده است تا دستورها و آدابی را برای این امر ذکر کند که به برخی از آنها اشاره می‌شود:

1. پیمودن حداقل دو کیلومتر برای ملاقات بیمار

یکی از مواردی که در سیره رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به ثبت رسیده است، عیادت از برخی بیماران، حتی در دورترین نقطه شهر است.(1) این عنایت ویژه، سبب شده است تا معصومان(علیهم السلام) بر مسافت یک میل (دو کیلومتر) برای دیدار بیماران تأکید کنند.

رسول خدا(صلی الله علیه و آله) به حضرت علی(علیه السلام) فرموده است: «یَا عَلِیُّ سِرْ سَنَتَیْنِ بَرَّ وَالِدَیْکَ سِرْ سَنَةً صِلْ رَحِمَکَ سِرْ مِیلًا عُدْ مَرِیضاً سِرْ مِیلَیْنِ شَیِّعْ جَنَازَةً سِرْ ثَلَاثَةَ أَمْیَالٍ أَجِبْ دَعْوَةً سِرْ أَرْبَعَةَ أَمْیَالٍ زُرْ أَخاً فِی اللَّهِ سِرْ خَمْسَةَ أَمْیَالٍ أَجِبِ الْمَلْهُوفَ سِرْ سِتَّةَ أَمْیَالٍ انْصُرِ الْمَظْلُوم؛(2) ای على! براى نیکى به والدین دو سال راه‏ بپیما و براى صله رحم یک سال راه‏ بپیما و براى عیادت بیمار، یک میل و براى تشییع جنازه، دو میل و براى اجابت دعوت مؤمن، سه میل و براى زیارت برادر مؤمن، چهار میل و براى دستگیرى گرفتار، پنج میل و براى یارى مظلوم شش میل راه‏پیمایى کن‏

جالب آنکه تعیین این مسافت در زمانی است که انسان از کم‌ترین وسیله حمل و نقل برخوردار بوده است و بیشتر مردم، حتی مسیرهای طولانی را پیاده طی می‌کرده‌اند.

2. عیادت کامل

رسول خدا (صلی الله علیه و آله) درباره کیفیت عیادت کامل می‌فرمود: «أَنَّ مِنْ تَمَامِ عِیَادَةِ الْمَرِیضِ أَنْ یَدَعَ أَحَدُکُمْ یَدَهُ عَلَى جَبْهَتِهِ أَوْ یَدِهِ فَیَسْأَلَهُ کَیْفَ هُوَ وَ تَحِیَّاتُکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْمُصَافَحَةِ؛(3) عیادت تام و کامل آن است که دست خود را بر پیشانی یا دست مریض بگذارد، و از حال [امروز و دیروز] او سؤال کند، و بهترین تحیت و درود بین شما آن است که دست بدهید.

3. هدیه دادن به بیمار

یکی از رسوم بسیار شایسته، میان بسیاری از مردم، همراه داشتن هدیه برای عیادت مریض است. این تحفه برای کودکان بیمار، معمولا اسباب‌بازی و برای بزرگ‌ترها شیرینی و یا چیزهایی است که باعث تقویت نیروی جسمی و یا روحی بیمار می‌شود. این عمل، همان دستور دین مبین اسلام است که بر بردن تحفه برای بیمار، تأکید می‌کند و آن را باعث آرامش خاطر بیمار می‌داند.

 

 

 

 

#کاراپست

#کاراپست_شیراز

 

برای پیدا کردن آدس در map اینجا کلیک کنید

 

  • علی دهقان

آداب ظاهر شدن در جامعه

علی دهقان | دوشنبه, ۹ تیر ۱۳۹۹، ۰۶:۲۳ ب.ظ

اداب ظاهر شدن در جامعه

برای نشان دادن شخصیتی با وقار و احترام برانگیز از خود و جلب توجه و احترام دیگران، باید حرکات و رفتارهای مناسبی داشته باشیم؛ رفتارهایی که اگرچه بیشتر آنها را در آمد و رفت های اجتماعی یاد گرفته ایم، ولی هنوز نکات ریز و ظریف زیادی وجود دارد که از آنها بی خبریم، نکاتی که از آنها به عنوان آداب معاشرت یاد می کنیم.

رعایت برخی آداب اجتماعی به شما کمک خواهد کرد تا شأن و منزلت اجتماعی تان ارتقاء یابد و از یک فرد عامی به یک انسان متشخص و باکمال تبدیل شوید. با رعایت این نکات ساده، دیگران شما را در زمره افراد با اصل و نسب و فرهیخته قرار خواهند داد؛ شخصی که دیگران آرزوی معاشرت و شراکت با وی را دارند.

این بایدها و نبایدهای معاشرتی در همه جوامع به صورت الگوهایی ثابت و مشترک وجود دارد که البته چگونگی آنها در هر فرهنگی تابع نظام ارزش ها و باورهای آن جامعه است.

از این رو، اگرچه همه جوامع برخی رفتارها را مودبانه و برخی دیگر را خارج از نزاکت می شمارند، اما این که چه چیزی مودبانه است یا نیست، فقط به وسیله فرهنگ هر جامعه تعریف می شود، به طوری که رفتار و رسوم پسندیده در یک دسته ممکن است در دسته دیگر اصلا پسندیده نباشد.

مثلا میان اسکیموها رسم بر این است که مهمان پس از غذا خوردن، لب های خود را طوری پاک کند که صدایی از آنها برخیزد و به این ترتیب نشان دهد غذا برایش گوارا بوده است، ولی ما این کار را ناپسند می دانیم. در آفریقا، وحشیان در ملاقات با یکدیگر برای شادباش می گویند «چگونه عرق می کنید؟» در حالی که چنین سوالی برای ما زشت و زننده است. دست دادن با دوستان هنگام ملاقات در بسیاری از کشورهای جهان معمول است، ولی چینیان به جای این کار دو دست خود را برهم می گذارند و تکان می دهند.

در کشور ما وقتی در هر صفی می ایستیم، رعایت فاصله بین ۲ نفر اگرچه پسندیده است اما مرسوم نیست و تقریبا بین ۲ نفر در صف هیچ فاصله ای وجود ندارد، حال آن که در کشورهای اروپایی عدم رعایت این فاصله، نوعی تعرض به حریم و حقوق فردی افراد محسوب می شود و واکنش های تندی به همراه خواهد داشت.

در بسیاری از کشورها برداشتن کلاه نشانه ادب است، ولی بومیان غنا در آفریقا به جای این کار، قبای خود را از یک شانه پایین می اندازند، ولی براساس دستور اسلام، وقتی ۲ مسلمان به یکدیگر می رسند، با سلام کردن به هم احترام می گذارند.

بنابراین شیوه آداب معاشرت در سراسر جهان در عین این که متفاوت است، ولی این آداب در همه جا به منظورهای معینی از قبیل سلام کردن، دست دادن و احترام گذاشتن به یکدیگر، معرفی ناشناسان به یکدیگر، آداب و رسوم پسندیده هنگام غذا خوردن، نحوه رفتار و پوشش در مهمانی ها، محل کار و... به کار می رود.

چگونه سلام کنیم و دست بدهیم؟

سلام کردن و دست دادن، اولین و مهم ترین بند از مجموعه آداب معاشرت است که تقریبا میان همه ادیان، فرهنگ ها و ملت ها وجود دارد و آداب و قوانین خاصی هم برای خودش دارد. مثلا فرانسوی ها درست مثل ما هنگام ورود و خروج با یکدیگر دست می دهند. آلمانی ها تنها یک بار با هم دست می دهند.

 

 

 

 

#کاراپست

#کاراپست_شیراز

 

برای پیدا کردن آدس در map اینجا کلیک کنید

 

  • علی دهقان

اخر الزمان در احادیث پیامبر اکرم(ص)

علی دهقان | دوشنبه, ۹ تیر ۱۳۹۹، ۰۶:۲۲ ب.ظ

اخر الزمان در احادیث پیامبر اکرم(ص)

تعدادی از احادیث گوهر بار از پیامبر اکرم حضرت محمد رسول الله(ص) به نقل از منابع روایی شیعه و سنی آمده است که به روزگار غریبی اسلام در آخرالزمان و ظهور امام عصر( عج) مربوط می باشد

 احادیث آخر الزمان

حضرت محمد  مصطفی ( که درود خدا بر او باد) در روایتی فرمود:روزگاری خواهد آمد که دین خدا تکه تکه خواهد شد. سنت من در نزد آنان بدعت و بدعت در نزد آنان سنت باشد ، شخصیت های بزرگ در نزد آنها حیله گر خوانده می شوند و اشخاص حیله گر در نزد مردم، با شخصیت و وزین خوانده شوند .مومن در نزد آنان حقیر و بی مقدار می شود و فاسق به پیش آنها محترم و ارجمند باشد ، کودکانشان پلید و گستاخ و بی ادب و زنانشان بی باک و بی شرم و بی حیا شوند، پناه بردن به آنها خواری و اعتماد به آنان ذلت و درخواست چیزی از آنها نمودن، جامه درویشی به تن کردن و مایه بیچارگی و ننگ است .در آن هنگام خداوند ، آنان را از باران به هنگام، محروم سازد و در وقت نامناسب بر آنها ببارد .

 

اگر در جمع آنها باشی به تو دروغ گویند

 مواقعی بر مردم بیاید که چهره هایشان چهره های آدمیان ولی دل هایشان دل های شیاطین باشد ، بسان گرگان درنده خونریز باشند. از منکرات اجتناب نکنند، پیوسته به کارهای ناپسند خویش ادامه دهند ، اگر در جمع آنها باشی به تو دروغ گویند و اگر خبری برایشان بازگویی تو را دروغگویی شناسند و چون از آنها غایب باشی غیبتت کنند . افراد بد بر آنان مسلط شود که آنان را به انواع عذاب معذب دارند، نیکانشان دعا کنند ولی اجابت نشود.

 

شکم هاشان خدایان آنها، و زنانشان قبله گاهشان و پولشان دین شان

 در جایی دیگر رسول خدا فرمود :زمانی بر مردم بیاید که شکم هاشان خدایان آنها شود، و زنانشان قبله گاهشان و پول شان دین شان شود و کالاهای دنیوی را مایه شرف و اعتبار و ارزش خویش دانند .از ایمان جز نامی و از اسلام جز آثاری و از قرآن جز درس نماند. ساختمان های مسجدهایشان آباد باشد ولی دلهایشان از جهت هدایت خدا خراب شود .

 

به چهار بلا مبتلا شوند

 در آن روزگار است که خداوند، آنها را به چهار بلا مبتلا سازد . نخست:تجاوز به ناموسشان و دوم:هتک حرمت از ناحیه زورمندان و ثروتمندانشان ، سوم:خشکسالی، چهارم:ظلم و ستم از جانب زمامداران و قاضیان .اصحاب از سخنان آن حضرت سخت به شگفت آمدند و گفتند :یا رسول الله ! مگر آنها بت پرست هستند؟ پیامبر فرمود :آری هر پول و درهمی به نزد آنها بتی است که در حد پرستش به آن تعلق خاطر دارند .

احادیث آخر الزمان 

احادیثی از نشانه های اخرالزمان

 

آنچنان از علما بگریزند که گوسفند از گرگ گریزد

 از پیامبر خدا در منابع شیعه و اهل تسنن روایت شده است که در جایی دیگر فرمود:روزگاری بیاید که مردم شان آنچنان از علما بگریزند که گوسفند از گرگ گریزد. در آن هنگام، خداوند آنها را به سه بلا دچار سازد :نخست آنکه برکت از مالشان بگیرد ، دوم:ستمگران را بر آنها مسلط سازد و سوم انکه بی ایمان از دنیا بروند .

 یکی از اصحاب از پیامبر پرسید:یا رسول الله دین مردم شان چگونه خواهد بود؟پیامبر فرمود :زمانی بر مردم بیاید که هر کس دین خویش را به سختی حفظ کند . دینداری شان بسان کسی ماند که آتش در دست خود نگه دارد.

 

از قرآن جز رسم الخطی و از اسلام جز نامی برای مسلمانان نماند

 در جایی دیگر در بحارالانوار جلد52ص190 پیامبر فرمود :زمانی برسد که از قرآن جز رسم الخطی و از اسلام جز نامی برای مسلمانان نماند ، آنچنانکه گروهی به دین خدا در جهان خوانده شوند در حالی که همین گروه از هرکسی از اسلام دورتر باشند. مسجدهاشان از حیث ساختمان آباد ولی از نظر هدایت، خراب باشد.در میان مردمانشان قرآن و اهل آن در اقلیت باشند. مومنانشان در میان مردم باشند ولی در میان آنها نباشند، با مردم باشند ولی براستی با مردم نباشند ، زیرا هدایت با ضلالت همراه نیست گرچه در کنار یکدیگر باشند .

 

به اندک نانی پیش هرکسی کرنش کنند

 در بحار ج 77ص369 آمده است پیامبر در اواخر عمر خود اصحاب را جمع کردند و فرمودند:زمانی بر مردم بیاید که اخلاق انسانی از آنان رخت بربندد چنانکه اگر نام یکی را بشنوی به از آن بود که آن را ببینی یا اگر او را ببینی به از آن است که او را بیازمایی. چون او را بیازمایی، حالاتی زشت و ناروا در او مشاهده کنی .دینشان پول و قبله گاهشان زنانشان شود. برای رسیدن به اندک نانی پیش هرکسی کرنش کنند نه خود را در پناه اسلام دانند و نه به کیش نصرانی زندگی کنند . بازرگانان و کاسبان شان رباخوار و فریبکار ، و زنانشان خود را برای نامحرمان بیارایند. در آن هنگام اشرارشان بر آنها چیره گردند و هر چه دعا کنند به اجابت نرسد .

 

آنچنان به قوانین اسلامی بی اعتنا بشوند که...

 روزگاری خواهد امد که مردمانشان به پراکندگی مصمم باشند و از هماهنگی و اتفاق نظر و اتحاد بدور شوند. آنچنان به قوانین اسلامی بی اعتنا بشوند که گویی آنان خود پیشوای قرآن بودند نه قرآن پیشوای آنها . از حق جز نامی نزد آنها نمانده باشد و از قرآن جز خط و ورقی نشناسند. بسا یکی در درس قرآن و تفسیر وارد شود ، هنوز جا خوش نکرده از دین خارج شود . و چون در آخرالزمان دینتان دستخوش افکار گوناگون روایات جدید شود، کمتر کسی از شماست که دینش را حفظ کند.

منبع :  سایت http://namnak.com

 

 

 

#کاراپست

#کاراپست_شیراز

 

برای پیدا کردن آدس در map اینجا کلیک کنید

  • علی دهقان

افسردگی

علی دهقان | دوشنبه, ۹ تیر ۱۳۹۹، ۰۶:۲۱ ب.ظ

اختلال افسردگی اساسی یکی از شایع‌ترین تشخیص‌های روانپزشکی است که مشخصه آن خلق افسرده و با احساس غمگینی، اعتماد به نفس پایین و بی‌علاقگی به هر نوع فعالیت و لذت روزمره مشخص می‌شود؛ چیزی که از آن به عنوان "سرماخوردگی روانی" یاد می‌شود. افسردگی مجموعه‌ای از حالات مختلف روحی و روانی است که از احساس خفیف ملال تا سکوت و دوری از فعالیت روزمره بروز می‌کند. افسردگی اساسی واژه‌ای است که توسط انجمن روانپزشکی آمریکا جهت مجموعه‌ای از علایم اختلال خلق برای DSM-III در سال ۱۹۸۰ به کار رفت و پس از آن عمومیت یافت. افسردگی اساسی منجر به از کارافتادگی قابل توجه فرد در قلمروهای زندگی فردی و اجتماعی و اشتغال می‌شود و عملکردهای روزمره فرد همچون خوردن و خوابیدن و سلامتی فرد را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

بسیاری از مردم که اطلاعات کمی در مورد افسردگی دارند احتمالاً از این که بفهمند این بیماری می‌تواند باعث چه چیزهایی بشود متعجب خواهند شد. مردم اغلب فکر می‌کنند افسردگی یعنی «حس بد داشتن» یا «احساس غمگینی». آن‌ها نمی‌دانند که افسردگی می‌تواند باعث شود که فرد از یک تصمیم‌گیری ساده عاجز شود، 20 ساعت در شبانه‌روز بخوابد، یا بدون دلیل مشخصی شروع به گریه کند و نتواند جلوی خودش را بگیرد. بنابراین آشنایی با علائم افسردگی برای همگان اهمیت دارد.

علائم متداولی که به عنوان علائم هشدار دهنده  افسردگی در نظر گرفته می‌شوند به قرار زیرند:

1- تغییرات در سطح انرژی یا فعالیت

           کاهش انرژی: این نخستین علامت است و تشخیص آن بسیار ساده می‌باشد. به طور خلاصه یعنی این که حس کنید به قدر هفته  گذشته یا ماه گذشته انرژی ندارید. نه این که تمام روز خسته باشید بلکه فقط انرژی کمتری نسبت به سابق داشته باشید. برای مثال، ترجیح بدهید بعد از خاتمه  کار روزانه، استراحت و مطالعه کنید تا این که به ورزش بپردازید.

           خستگی: دومین مرحله بعد از کاهش انرژی. افسردگی می‌تواند باعث خستگی جسمی شود. خوابیدن و استراحت، شما را سرحال نمی‌آورد و حتی صبح‌ها پس از بیدار شدن از خواب هم احساس خستگی می‌کنید. این احساس خستگی در طول روز هم ادامه می‌یابد. ممکن است در محل کار که هستید فعالیت‌های کاری شما را به خود مشغول کند ولی بعد از آن که به خانه برمی‌گردید آنچنان احساس کوفتگی کنید که انگار قطار از رویتان رد شده است! خمیازه کشیدن، بدن را به این طرف و آن طرف کش دادن و چرت زدن از نشانه‌های خستگی است.

           سستی و رخوت:  این عارضه  جدّی‌تری است. کسی که دچار افسردگی باشد ممکن است به طور غیرعادی بی‌حال و خواب‌آلوده باشد. و یا در حالت متداولتر، ممکن است ساعت‌ها بدون انجام هیچ کاری روی صندلی بنشیند. نه این که به چیزی واکنش نشان ندهد بلکه به انجام هیچ کاری علاقه‌مند نباشد و از نظر جسمی و روحی احساس سنگینی کند.

           کاهش فعالیت: این ممکن است در نتیجه  کاهش انرژی، خستگی و سستی و رخوت باشد و یا آن که مستقل از این عوارض باشد. به هر حال، اگر سطح فعالیت‌های معمولی فرد شروع به کاهش کند این ممکن است از علائم افسردگی باشد.

           بیخوابی یا پرخوابی: یکی از شایعترین علائم افسردگی بی‌خوابی است: دراز کشیدن ولی بیدار و نگران ماندن، ناتوانی در استراحت کردن، احساس تنش درونی داشتن و یا فکرهای مختلف کردن. پرخوابی عکس بی‌خوابی است. یعنی زیادتر از حد معمول خوابیدن. بی‌خوابی ممکن است فعالیت‌های روزانه شما را تحت تاثیر قرار دهد یا ندهد و یا ممکن است در ارتباط با سایر علائم، نشانه  وجود افسردگی در فرد باشد زیرا عوامل بسیاری می‌توانند موجب بی‌خوابی گردند. امّا پرخوابی، خود به خود نشانه  افسردگی است و فرد باید فوراً به روان‌پزشک مراجعه کند.

           از دست دادن علاقه به فعالیت‌های لذت‌بخش و شادی‌آور: نام این علامت، خود به قدر کافی گویاست. مثلاً شما به طور معمول از والیبال بازی کردن با دوستانتان بسیار لذت می‌بردید و حال، دعوت‌ آن‌ها را رد می‌کنید. همیشه عاشق کارهای باغبانی و نگهداری از گل و گیاه بودید ولی امسال حوصله‌اش را ندارید.

           کناره‌گیری اجتماعی: تشریح این عارضه، آسان ولی تشخیص آن دشوار است و بستگی به این دارد که فردی که شخصیت دوقطبی دارد در کدام حالت باشد. به عنوان مثال، چنین فردی گاهی علاقه  زیادی به میهمانی رفتن دارد و گاهی برعکس، ترجیح می‌دهد تنها در خانه بماند و کتاب بخواند. از سوی دیگر، شخصی که به طور طبیعی آدم گوشه‌گیری است، در صورت افسردگی گوشه‌گیرتر و انزواطلب‌تر می‌شود ولی چون به این خصلت شناخته شده بوده، تشخیص این علامت افسردگی در او دشوارتر خواهد بود.   

2- تغییرات فیزیکی

هر کس که فکر می‌کند افسردگی فقط با مغز افراد سروکار دارد یا تاکنون به افسردگی دچار نشده و یا از آن چیز زیادی نمی‌داند. افسردگی نه تنها بر روی ذهن انسان‌ها اثر می‌گذارد بلکه علائم فیزیکی مهمی نیز به جا می‌گذارد. برخی از آن‌ها را در بخش 1 ذکر کردیم (کاهش انرژی یا کاهش فعالیت) و در اینجا به برخی دیگر اشاره می‌کنیم.

           دردهای تعریف نشده: یکی از نظریه‌هایی که در مورد علّت بدن درد در افراد افسرده وجود دارد این است که این افراد معمولاً به دلیل اختلال در خواب، استراحت کامل نمی‌کنند و از نظر جسمی دچار استرس هستند. خواب بدون استراحت (چه کم‌خوابی و چه پرخوابی) از مؤلفه‌های اصلی سندروم خستگی مزمن و فیبرومایلجیا (دردهای عضلانی و استخوانی گسترده که علّت آن هنوز ناشناخته است) می‌باشد. به علاوه، افراد افسرده معمولاً بیشتر از حدّ طبیعی دارای هورمون کورتیزول هستند که این به نوبه  خود با دردهای عمومی در بدن ارتباط دارد.

           کاهش یا افزایش وزن

           کم اشتهایی یا پراشتهایی: کم اشتهایی در شرایط افسردگی کاملاً شایع است. گاهی اوقات نیز افراد افسرده به عنوان مسکّن به غذا روی می‌آورند. بنابراین هم کاهش وزن و هم افزایش وزن می‌تواند از نشانه‌های افسردگی باشد. یکی از دلایلی که افراد به هنگام افسردگی به غذا و مخصوصاً غذاهای پرچربی روی می‌آورند این است که کربوهیدرات‌ها سطح سروتونین مغز را بالا می‌برند (سروتونین یکی از انتقال‌دهنده‌های عصبی است که زیاد پائین آمدن سطح آن به افسردگی ارتباط دارد). همچنین، افزایش کورتیزول نیز به عنوان یکی از عوامل ذخیره  نامناسب چربی در بدن انگاشته می‌شود.

           بیقراری یا کندی روانی-حرکتی: بی‌قراری روانی- حرکتی عبارت است از افزایش فعالیت، بیشتر به دلایل ذهنی تا جسمی. نشانه‌های متداول آن شامل قدم زدن، پیچاندن یا فشار دادن دست‌ها، با انگشت روی میز زدن یا کف پا را به زمین زدن و سایر رفتارهای بدون وقفه  مشابه است. کندی روانی-حرکتی برعکس، به آهستگی فعالیت‌های فکری و جسمی اشاره دارد. در این حالت، کارهای معمولی مانند مسواک زدن یا غذاخوردن ممکن است به صورتی غیرعادی کند و با طمأنینه انجام شوند.

3- درد هیجانی (Emotional Pain )

           غمگینی طولانی

           گریه  غیرقابل کنترل و غیرقابل توضیح

           احساس گناه

           احساس پوچی

           از دست دادن اعتماد به نفس

           احساس ناامیدی

           احساس بی‌پناهی

این علائم، به ویژه اگر تک تک در نظر گرفته شوند، منحصر به افسردگی نیستند. برای مثال، احساس بی‌پناهی ممکن است واکنش منطقی به قرار گرفتن در یک شرایط دشوار باشد. امّا در حالت افسردگی، احساس بی‌پناهی به صورت‌های زیر است:

           آمیخته با انواع دیگر دردهای هیجانی

           آمیخته با انواع دیگر علائم افسردگی

           تداوم یافتن بیش از یک زمان معقول

           شدیدتر بودن بیش از یک حدّ معقول

هر یک از عوارض بالا ممکن است به عنوان واکنش طبیعی به یک رویداد غم‌انگیز مثل مرگ نزدیکان یا از دست دادن کار پدیدآید امّا طولانی شدن بیش از حدّ آن باید به عنوان علائم احتمالی افسردگی مورد بررسی قرار گیرد. در نظر گرفتن این پدیده، به ویژه در افرادی که دارای سابقه  افسردگی هستند حائز اهمیت است.

4- حالت‌های روحی دشوار

           تحریک‌پذیری: تقریباً همه این حالت را تجربه کرده‌اند. تحریک‌پذیری علت‌های بی‌شماری می‌تواند داشته باشد. یک سردرد، خواب بد، یک صورتحساب پیش‌بینی نشده، فرا رسیدن وقت دندانپزشک، و هر عامل استرس‌زای دیگری می‌تواند باعث آن شود. امّا هنگامی که دلیل واضحی برای این که چرا یک چیز کم اهمیت و کوچک باعث ناراحتی می‌شود وجود نداشته باشد و این حالت روزها و هفته‌ها در فرد باقی بماند، به احتمال زیاد افسردگی عامل آن است.

           خشم: خشم نهایت تحریک‌پذیری است. یک فرد افسرده ممکن است بابت یک چیز کم اهمیت و یا حتی هیچ چیز به حالت انفجار برسد. اگر خشم دوام یافت یا ترساننده شد در اسرع وقت به فکر چاره باشید.

           اضطراب و نگرانی. این به چند طریق ممکن است وجود داشته باشد. برای مثال، فردی ممکن است درباره بعضی موضوعات عادی روزمره، نگرانی وسواسی داشته باشد: قرص‌هایم تمام نشده؟ برای شام چه غذایی درست کنم؟ آیا به ماشینم بنزین زدم؟ مشکل دیگری از این حالت موقعی است که فرد در مورد تمام موضوعات اضطراب داشته باشد: باید به لوله‌کش تلفن کنم. اگر امروز نیاید چی؟ بهتر است صبح خیلی زود از خانه بروم، چون ممکن است ترافیک سنگین باشد یا وسط راه ماشینم پنچر شود. اضطراب ممکن است شکل عمومی‌تری نیز داشته باشد و همراه با افکار عجولانه باشد. معمولاً فرد مضطرب در حالت بی‌تصمیمی به سر می‌برد.

           بدبینی: داشتن نگاهی منفی نسبت به همه چیز: هیچکس مرا دوست ندارد. امروز هم روز بد دیگری در پیش خواهد بود. شانسی برای استخدام شدن ندارم. در حالتی که بدبینی ناشی از افسردگی وجود داشته باشد، منفی‌بافی به صورت مبالغه‌آمیزی در می‌آید: دلیلی وجود ندارد که روز بدی در پیش باشد، بعضی‌ها شما را دوست دارند، و اگر افسرده نبودی شانس خوبی برای گرفتن کار داشتی.

           بی‌تفاوتی: لباس‌های کثیف انباشته شده، صورتحساب‌ها پرداخت نشده و شما بی‌خیال هستید. دوستی به شما تلفن می‌کند و مشکلش را با شما در میان می‌گذارد. امّا شما فقط ساکت نشسته‌اید و گوش می‌کنید و حرف‌های او هیچ احساسی را در شما برنمی‌انگیزد.

           خود انتقادی: هر کس اشتباه می‌کند. امّا فرد افسرده اشتباهاتش را بزرگ جلوه می‌دهد. «من امروز خسته به نظر می‌رسم.» تبدیل به «من زشت هستم» می‌شود. «من در محاسبه  موجودی حسابم اشتباه کرده‌ام.» به «من در ریاضیات کودن هستم.» تبدیل می‌شود. منفی بافی بیش از حد درباره  خود از علائم افسردگی است.

5- تغییر در الگوهای فکری

گرچه علائم زیر همگی تحت عنوان «تغییر در الگوهای فکری» دسته‌بندی شده‌اند امّا هر یک از آن‌ها می‌توانند آثار قابل ملاحظه‌ای بر روی رفتار انسان داشته باشند. این علائم چون بیشتر بر روی نحوه  کار کردن تاثیر می‌گذارند توسط همکاران زودتر قابل تشخیص می‌باشد:

           عدم تمرکز: این به دو شکل امکان‌پذیر است. یکی این که صرفنظر از این که چقدر سعی می‌کنید نتوانید روی کاری که در دست دارید یا کتابی که در حال مطالعه‌اش هستید یا صحبت‌های سخنرانی که در جلسه‌اش حضور دارید و یا روی رژیم غذایی که در پیش‌ گرفته‌اند تمرکز کنید. از سوی دیگر، ممکن است توجه شما از موضوعی منحرف شود بدون آن که خودتان آگاهی داشته باشید تا وقتی که ناگهان به خود آئید. مثلاً ناگهان متوجه شوید که 20 دقیقه است که روی همین صفحه کتاب مانده‌اید. اوّلی رنج‌آور و ناراحت‌کننده است و دومی می‌تواند مشکلات زیادی برای فرد به وجود آورد. به هر حال، عدم تمرکز، وضعیت مهمی است که باید مورد بررسی قرار گیرد.

           بی‌تصمیمی: امروز برای رفتن به سرکار چه لباسی بپوشم؟ کدام یک از این سه پروژه اولویت بیشتری دارد؟ بهترین روز برای وقت گرفتن از دکتر کی است؟ در حالت افسردگی، تصمیم‌گیری ساده هم ممکن است مشکل‌ساز گردد. و تصمیم‌گیری‌های پیچیده می‌تواند غیرممکن شود. هنگامی که بی‌تصمیمی با اضطراب همراه باشد، مواجه شدن با شرائطی که تصمیم‌گیری اجتناب ناپذیر است می‌تواند به هیستری بیانجامد.

مردم معمولاً فکر می‌کنند که فرد افسرده، آدم آرام و گوشه‌گیری است امّا چنین فردی وقتی در گوشه و تحت فشار قرار گیرد، می‌تواند واکنش‌هایی نظیر انفجارهای هیجانی نشان دهد.

           مشکلات حافظه‌ای: این مشکلات می‌تواند در اثر تمرکز ضعیف بروز کند. یعنی شما به دلیل عدم تمرکز چیزی را که بهتان گفته شده است نشنیده‌اید و در نتیجه نمی‌توانید آن را به یاد آورید. امّا افسردگی می تواند مستقیماً نیز بر روی حافظه تاثیر گذارد به نحوی که چیزی که به فرد گفته شده، شنیده و یا خوانده است و یک زمان به یاد داشته بعداً فراموشش شود.

           بی‌نظمی: این علامت، منحصر به افسردگی نیست. افرادی که به شیدایی خفیف (hypomania ) دچارند نیز معمولاً آدم‌های بی‌نظمی هستند. امّا در این حالت ممکن است فرد از این بابت احساس ناراحتی نکند. مثلاً شما علیرغم به هم ریختگی اتاقتان، دقیقاً می‌دانید که هر چیز کجا قرار دارد. امّا در شرایط افسردگی، بی‌نظمی فرد را ناراحت می کند و باعث می‌شود که او حتی احساس بدتری هم پیدا کند زیرا اگر افسردگی وجود نداشت اقلاً فرد می‌توانست برای حل این مشکل اقدام کند.

6- دل مشغولی به مرگ

هر چند سه موردی که در زیر آمده ممکن است به نظر سه عبارت مختلف برای یک چیز بیایند امّا در واقع، آن‌ها اشکال مختلفی از دل مشغولی به مساله مرگ هستند.

           فکر مرگ:  فکر کردن درباره  مرگ ممکن است به شکل تصوّر و تخیل مرگ خود فرد باشد. برای مثال، فرد ممکن است خود را خوابیده در داخل قبر تصوّر کند. یا به اتفاقاتی که در مراسم خاکسپاریش می‌افتد فکر کند و یا درباره  این موضوع فکر کند که مردم پس از مرگش چه می‌گویند. یکی از عبارت‌هایی که مردم، بدون منظور خاصی، زیاد به کار می‌برند این است که «ای کاش مرده بودم.» امّا بیان این عبارت از سوی یک آدم افسرده باید جدّی گرفته شود، پیش از آن که افکار به واقعیت بپیوندد.

           فکر خودکشی: در این حالت، بیان «ای کاش مرده بودم.» کم کم به فکر کردن درباره  تحقق آن پیش می‌رود. فرد افسرده ممکن است در رویارویی با یک اتفاق پراسترس به فکر خودکشی بیافتد و به طور واقعی برای این عمل برنامه‌ریزی کند. چه فرد برنامه  مشخص برای خودکشی در ذهن داشته باشد و چه نداشته باشد، فکر کردن درباره  خودکشی باید بسیار جدّی گرفته شود. از جمله پرخطرترین عوامل برای انجام خودکشی می‌توان به تلاش قبلی برای خودکشی، حضور عوامل مهم استرس‌زا در زندگی و دسترسی به اسلحه اشاره کرد.

           احساس مرگ: کسی که احساس مرگ یا بریدن از زندگی می‌کند، گروهی از علائمی که در 5 بخش قبل ذکر شد را به همراه دارد. این علائم عبارتند از:

o          ناامیدی

o          بی‌تفاوتی

o          از دست دادن علاقه به فعالیت‌های لذت‌بخش

o          سستی و رخوت

o          کناره‌گیری اجتماعی

به علاوه، فرد ممکن است خود را صرفاً در جایگاه یک «ناظر» نسبت به اتفاقاتی که پیرامونش می‌افتد حس کند. احساس «پشت سر کسی ایستادن» و نگاه کردن به اتفاقاتی که می‌افتد.

نتیجه‌گیری

علائمی که ذکر شد، به ندرت به صورت منفرد حضور دارند و معمولاً ترکیبی از آن‌ها در فرد افسرده وجود دارد. برای مثال، ممکن است این علائم در یک نفر وجود داشته باشد:

           گروه 1- تغییر در سطح فعالیت

o          خستگی

o          بیخوابی

o          سستی و رخوت

           گروه 2- تغییرات فیزیکی

o          دردهای تعریف نشده

o          بیقراری روانی- حرکت

 

           گروه 3- درد هیجانی

o          از دست دادن اعتماد به نفس

o          احساس بی‌پناهی

           گروه 4- حالت‌های روحی دشوار

o          تحریک‌پذیری

o          اضطراب و نگرانی  

           گروه 5- تغییر در الگوهای فکری

o          بی‌تصمیمی

o          بی‌نظمی

و هیچ علامتی از گروه 6، یعنی دلمشغولی به مرگ وجود نداشته باشد. فرد افسرده  دیگری ممکن است ترکیب کاملاً متفاوتی از این علائم را داشته باشد. نکته  مهم این است که باید نسبت به علائم هشدار دهنده  افسردگی شناخت داشته باشیم تا بتوانیم آن‌ها را، در صورت وجود، در خودمان یا اطرافیانمان هر چه زودتر شناسایی کنیم و به موقع نسبت به درمان اقدام نمائیم.

 

 

 

راههای غلبه بر افسردگی

 همه ما گاهی دچار حالت ناامیدی و افسردگی می‌شویم. مثلاً وقتی روابط ما با دیگران از هم پاشیده می‌شود. ممکن است شوکه شویم، گریه کنیم، غذا نخوریم، عصبانی شویم، خوب نخوابیم و بدخلق و مضطرب شویم.

این حالت معمولاً پس از چند روز برطرف می‌شود و شخص به زندگی طبیعی باز می‌گردد. اما آنچه پزشکان آن را افسردگی می‌نامند، حالت افسردگی به این شکل نیست. بلکه این اصطلاح برای تعریف بیماری شدیدتری به کار می‌رود که حداقل چند روز طول می‌کشد و بر جسم و روح اثر می‌گذارد. این بیماری ممکن است بی هیچ دلیلی بروز کند و زندگی فرد را تهدید کند. هیچ وقت وجود یک علامت تک نشانگر وجود افسردگی و یا به قول معروف افسردگی بالینی در فرد نیست. بسیاری از علایم شبیه یکدیگرند، اما وقتی فرد به افسردگی مبتلا می‌شود این علائم شدیدتر می‌گردند و مدت بیشتری ادامه می‌یابند. اگر حالت ناامیدی و افسردگی بر تمام ابعاد زندگی شما تاثیر بگذارد، 2 یا چند هفته ادامه یابد و یا به حدی برسد که به فکر خودکشی بیفتید، کار صحیح آن است که از دیگران یاری بطلبید.

 به خاطر داشته باشید که افسردگی یک بیماری است که می‌توان آن را با موفقیت درمان کرد و به موقع بهبود خواهد یافت.

علایم افسردگی

 هر چند افسردگی یک اختلال خلفی دانسته می‌شود اما در واقع از مجموع 4 علامت مختلف تشکیل شده است. علاوه بر علایم هیجانی (خلقی)، علایم شناختی، انگیزشی و جسمانی وجود دارد. لازم نیست فرد به همه این علایم دچار شود تا بتوان او را افسرده دانست. اما هر چه بیشتر دچار این علایم شده باشد و هر چه شدت این علایم بیشتر باشد با اطمینان بیشتری می‌توان نظر داد که دچار افسردگی است.

 1- علایم جسمی: 1-تغییر اشتها (افزایش یا کاهش اشتها)،2- آشفتگی در خواب (بدخوابی، به سختی به خواب می‌روند، زودتر از موقع بیدار می‌شوند یا زیاد می‌خوابند) 3- خستگی 4- یبوست 5- بی میلی جنسی 6- نا منظم شدن عادت ماهانه 7- کم تحرکی روحی و جسمی. از آنجا که افکار شخص افسرده معطوف به درون هستند تا به وقایع خارجی، بیمار ممکن است دردها و رنج‌های خود را بیش از حد بداند و نگران سلامتی‌اش باشد.

 2- علایم شناختی: علایم شناختی بیشتر شامل افکار منفی است. افراد افسرده اعتماد به نفس اندکی دارند، احساس بی کفایتی کرده و برای شکسته‌ای‌شان خود را تحقیر می‌کنند. آن‌ها از آینده نا امید بوده و به انجام کاری برای بهبود زندگی‌شان بدبین هستند. تفکر افراد افسرده باعث می‌شود که انسان جهان را با دیدی منفی بنگرد.

 

سه عامل سازنده تفکر افسرده کننده عبارت است از:

 

افکارمنفی، مانند اینکه «من در کارم موفق نیستم».

 

انتظارات زیاد و غیر منطقی از خود، مانند من زمانی خوشبخت هستم که همه مرا دوست بدارند و مرا در شغلم موفق بدانند.

 

افکار غلط مانند: الف نتیجه گیری‌های سریع و کلی ب توجه به جزییات منفی در یک موقعیت و چشم پوشی از موارد مثبت پ اعتقاد بر اینکه مقصر هر کار غلطی خود شخص است دتنیچه گیری منفی.

 

3- علایم هیجانی: غمگینی و دل‌مردگی برجسته‌ترین علامت هیجانی در افسردگی است. شخص افسرده ناامید و غمگین است. اغلب گریه و زاری می‌کند و ممکن است به فکر خودکشی بیفتد. از دست دادن لذت یا خوشنودی از زندگی نیز به همین اندازه برای وی شایع است. فعالیت‌هایی که قبلاً موجب رضایت او می‌شد اکنون کسل کننده و غیر لذت بخش می‌شود. شخص افسرده به تدریج به سرگرمی‌ها، تفریحات و فعالیت‌های خانوادگی بی علاقه می‌شود. بیشتر بیماران افسرده شکایت می‌کنند که دیگر از علایق قبلی شان لذت نمی‌برند و بسیاری از عدم عطوفت به دیگران می‌گویند.

 

 

 

4- علایم انگیزشی: انگیزش در افسردگی رو به نزول است. فرد افسرده به منفعل بودن گرایش بیشتری دارد و برای شروع فعالیت‌ها با مشکل روبه رو است.

 

انواع افسردگی

 

1- افسردگی خفیف: در افسردگی خفیف خلق پایین ممکن است ایجاد شود و بعد از مدتی از بین برود. این بیماری اغلب بعد از یک واقعه استرس زا بروز می‌کند. شخص ممکن است غیر از احساس خلق پایین، احساس اضطراب و نگرانی هم داشته باشد. تغییر در نحوه زندگی، اغلب تمام آن چیزی است که برای درمان این نوع افسردگی لازم است.

 

2- افسردگی متوسط: در افسردگی متوسط خلق پایین طول کشیده و باقی می‌ماند و شخص دچار علایم جسمی نیز می‌گردد. گرچه این علایم از فردی به فرد دیگر فرق می‌کند.

 

در چنین مواردی، فقط تغییر در نحوه زندگی به ندرت باعث بهبودی می‌شود و نیاز به درمان دارویی هم وجود دارد.

 

3- افسردگی شدید: افسردگی شدید یک بیماری تهدید کننده زندگی می‌باشد که دارای علایم شدیدی می‌باشد. بیمار دچار علایم و مشکلات جسمی، هذیان‌ها و توهمات شده و مراجعه به پزشک در اولین فرصت از اهمیت زیادی برخوردار است.

 

عوامل بروز افسردگی

 

1- ژن‌ها.

 

2- ویژگی‌های شخصیتی.

 

3- محیط خانوادگی.

 

4- الگوهای فکری.

 

5- فشار روحی و حوادث زندگی.

 

6- بیماری جسمی.

 

7- جنسیت.

 

راه‌های غلبه بر افسردگی

 

اگر دچار افسردگی شده اید، خودتان متوجه احساس ناامیدی و استیصال که ناگهان بروز کرده می شوید. در این وضعیت بهتر است برای درمان به پزشک مراجعه کنید. اما در این بین خودتان نیز می توانید با به کار گیری عادت های صحیح و تغییر در شیوه و سبک زندگی اقدامات مفیدی برای بهبود وضعیت داشته باشید.

افسردگی و راههای غلبه بر آن

 

توصیه‌هایی که به شما کمک می‌کند حالتان بهتر شود.

 

1- سعی کنید هر روز سر ساعت خاصی از خواب بیدار شوید، حتی اگر دلتان نخواهد، به محض بیدار شدن از رختخواب بیرون بیایید.

 

2- از نرمش و ورزش غفلت نکنید: هر کاری که شامل فعالیت و تحرک جسمی باشد، حالتان را بهتر خواهد کرد. اگر هنگام پیاده روی افکار منفی به شما هجوم آورد به ورزش دیگری بپردازید. نرمش و ورزش‌های موسوم به ایروبیک (ورزش‌های هوازی) و شنا بسیار مفید می‌باشند. تمرینات بدنی منظم قوی‌ترین عامل طبیعی است که می‌تواند افسردگی را برطرف سازد. ثابت شده است که تمرینات منظم موجب افزایش میزان ماده‌ای به نام اندروفین در مغز می‌شود. ماده‌ای قوی که به طور طبیعی باعث تقویت و بهتر شدن روحیه فرد می‌گردد. نگرانی و اضطراب را کاهش می‌دهد.

 

خواب را تنظیم می‌کند و به شما آرامش می‌بخشد. موجب فعالیت ذهنی مثبت می‌شود. احساسات فروخورده و سرکوب شده و انباشته شده را آزاد می‌سازد. افسردگی خفیف را درمان می‌کند. نگرش فکری و عزت نفس را بهبود می‌بخشد. عملکرد قلب را تقویت می‌کند. فشار خون را پایین می‌آورد. عمل انتقال اکسیژن به سراسر بدن را بهبود می‌بخشد. از پوکی استخوان جلوگیری می‌کند. موجب کنترل قند خون می‌شود.

 

اگر تمرینات بدنی انجام نمی‌دهید و بالاتر از 40 سال سن دارید یا مبتلا به بیماری خاصی هستید قبل از شروع تمرینات بدنی به یک پزشک متخصص مراجعه کرده و مطمئن شوید که از تندرستی کامل برخوردارید و انجام تمرینات بدنی به رایتان زیان بخش نخواهد بود.

 

3- اعتقادات مذهبی خود را تقویت کنید و به خدا توکل کنید. همچنین در مراسم مذهبی و فعالیت‌های اجتماعی شرکت کنید.

 

4- وظایف یا کارهای دشوار و بزرگ را به قسمت‌های کوچک تقسیم کنید. الویت بندی کنید و آنچه را می‌توانید انجام دهید.

 

5- اهداف واقع بینانه ای داشته باشید. اهداف سخت و مشکل برای خود تعیین نکنید و مسئولیت بیش از حد را به دوش نگیرید. از خود انتظار زیادی نداشته باشید. هر روز یک هدف کوچک برای خود تعیین کنید و سعی کنید به آن برسید. به یاد داشته باشید اگر افسردگی انرژی و انگیزه ما را کاهش می‌دهد، انجام حتی یک کار کوچک در روز به شما کمک می‌کند احساس بهتری راجع به خود داشته باشید. اهداف خود را با عباراتی مثبت بیان کرده و در عبارات خود از کلمه منفی استفاده نکنید. به جای اینکه بگویید من دیگر قند، شیرینی، بستنی و سایر خوراکی‌های چاق کننده را نخواهم خورد بهتر است بگویید من از خوردن خوراکی‌های سالم و مغزی که کالری کمتری دارند لذت می‌برم.

 

6- سعی کنید با دیگران معاشرت کنید. کنار دیگران بودن به مراتب بهتر از تنهایی است و به شما کمک می‌کند. وقتی حوصله ندارید شاید خوشتان نیاید با دیگران صحبت کنید ولی بهتر است بدانید در چنین شرایطی حرف زدن با دیگران می‌تواند به شما کمک کند. با کسی که دوست دارید و در مورد موضوعی که دوست دارید، صحبت کنید.

 

7- سعی کنید حالت چهره خود را تغییر دهید. پژوهش گران نشان داده‌اند که حالت صورت شما می‌تواند احساسات را تغییر دهد. پس لبخند بزنید و اگر بی اختیار اخم کرده‌اید، اخم‌هایتان را باز کنید.

 

8- هر بار کاری را خوب انجام می‌دهید و یا هر وقت که حالتان خوب است، احساس و افکار خود را یادداشت کنید. به مرور این نوشته‌ها در زمان‌هایی که احساس خوبی ندارید به شما نشان می‌دهد که این حال بد شما پایدار نبوده و مدتی بعد احساس بهتری خواهید داشت.

 

9- بپذیرید که هر فرد توانایی‌ها و خصوصیات متفاوتی دارد. روی خصوصیات خاص خود تاکید کنید.

 

10- از یک متخصص کمک بگیرید. بزرگ‌ترین کمک به افراد افسرده این است که آن‌ها را ترغیب کنیم تا از دیگران کمک بگیرند. افراد خانواده و دوستان بیمار افسرده را تشویق و ترغیب کنند تا درمان را شروع کنند و خود را از درد و رنج‌های ناشی از بیماری نجات دهد. در مورد بیماران افسرده، هرگونه حرف، اقدام یا فکر مربوط به خودکشی را نادیده نگیرید و از یک متخصص کمک بخواهید.

 

11- تغذیه مناسب:ارتباط ظریف و اساسی بین جسم و روح وجود دارد. تغذیه مناسب نه تنها به بهبود کیفیت جسم کمک می کند بلکه روح را نیز ارتقا می بخشد. اختصاص بخش اعظمی از تغذیه به میوه ها و سبزیجات تازه و غلات بسیار مفید است. بهتر است مصرف چربی و شیرینی جات را محدود کنید. بعضی مطالعات حاکی از این حقیقت است که اسید چرب امگا 3 و ویتامین B12 به تغییر خلق و خو و رفع افسردگی کمک می کند. یکی از بارزترین علایم افسردگی اضطراب می باشد و مصرف بیش از اندازه کافئین باعث بروز عصبیت، دلهره و اضطراب می شود. محدود کردن موادی مثل قهوه، چای، شکلات و... می تواند تغییر به سزایی در بهبود خلق و خو داشته باشد.

 12- اکتشاف خلاقیت: نقاشی، عکاسی، بافندگی و یا نویسندگی فعالیت هایی هستند که فرد با انجام آن می تواند احساس درونی خود را بهتر بیان کند. خلاقیت احساس خوبی در فرد ایجاد می کند. هدف خلق شاهکار نیست. بلکه انجام کاری است که ایجاد لذت می کند و رضایت خاطر بیشتری به همراه دارد.

 

 

#کاراپست

#کاراپست_شیراز

 

برای پیدا کردن آدس در map اینجا کلیک کنید

  • علی دهقان

اختلاف امین و مأمون

علی دهقان | دوشنبه, ۹ تیر ۱۳۹۹، ۰۶:۱۹ ب.ظ

اختلاف امین و مأمون
هارون در سال‏ های  پایانی عمر خویش  سخت در اندیشه  اختلاف این دو  برادر بود . به روایت ، دینوری ، هارون از  زبان موسی  بن جعفر ـ ع ـ  پیشگویی خاصی درباره اختلاف این دو برادر شنیده بود . به دلیل همین نگرانی  زمانی که به خراسان می‏رفت، بار دیگر برای مأمون از همه شخصیت‏ های لشکری و کشوری بیعت گرفت، تا مبادا امین مشکلی برای او ایجاد کند . این تأکید های هارون ، بعد ها به نفع مأمون تمام  شد . زیرا بسیاری از کسانی که وفادار به اصل بیعت بودند، حاضر به اطاعت از امین در مخالفت با مأمون نشدند.
حتی پیش از آن که  هارون بمیرد، امین در پی جذب شخصیت ‏های  مهم  از جمله فضل بن ربیع  وزیر هارون برای خلع مأمون بود . اندکی پس از مرگ هارون ، فعالیت جدی ‏تری شد . اما از آن جا که مأمون  در مرو و امین  در بغداد بود ، دایره اختلاف به آرامی گسترد  فضل بن ربیع در کنار امین  و  علیه  مأمون  تلاش می‏کرد، ولی فضل بن سهل ، دستیار مأمون در جهت عکس وی می ‏کوشید . روشن بود  که  تخلف  از سوی امین است  و  وی نمی‏ بایست بر اساس  اصول  پذیرفته شده در بیعت، تلاشی در جهت مقدم داشتن فرزندش موسی بر مأمون و در نهایت خلع  برادرش از خلافت صورت دهد . امین  تلاش فراوانی کرد  تا مسأله را به آرامی تمام کند ، اما  مأمون که مشاوران  قدرتمندی  داشت  و  از حمایت خراسانیان هم بر خوردار بود ، از پذیرفتن خواست امین  سرباز  زد . از  سال 195  رسما  نام  مأمون از خطبه‏ ها و سکه ‏ها حذف و نام موسی فرزند امین جای  آن  نشست . به موازات دو  وزیر ، که از قضا نام  هر دو فضل بود ، دو  فرمانده نظامی از دو سوی رو در روی هم  قرار گرفتند : یکی علی بن عیسی بن ماهان بود که می ‏بایست از سوی امین به خراسان رفته آن ناحیه را تصرف کند ، دیگری ، طاهر بن حسین معروف  به ذو الیمینین بود که می‏ بایست راه را بر وی سد می‏ کرد.
آشکار بود که منطقه عراق و  ایران یک بار دیگر  رو در روی  هم  قرار می ‏گرفتند . بعدها ، سنیان افراطی ، امین  را خلیفه ‏ای  مطلوب  که  جانبدار اهل سنت بود ، معرفی کردند و مأمون را  فردی منحرف  و  اهل  بدعت ،  زیرا از معتزلیان دفاع می ‏کرد . صورت دیگر قضیه، عربی  و  عجمی  بودن ماجراست . البته تأکید بر این مسأله به عنوان محور تعیین کننده چندان  صحیح  نیست، اما  به  هر  روی  نقشی در این  اختلاف دارد که قابل چشم  پوشی نیست.
دو  سپاه  در  نزدیکی  ری  با  یکدیگر درگیر شدند ، در حالی که شمار سپاه  طاهر بسیار اندک بود . مقاومت  آنها  سپاه  بغداد  را  درهم  شکست . علی  بن  عیسی که  فریاد سر داده از سپاهش می ‏خواست که مقاومت کنند ، با تیر یکی از سپاهیان خراسان کشته و سرش جدا  شد . بدین ترتیب کار سپاه  بغداد تمام شد . در بی ‏توجهی امین  به  کار لشکر همین بس که نوشته ‏اند که وقتی خبر شکست علی بن عیسی رسید در حال ماهیگیری بود . بدون توجه به خبر کسی که خبر آورده بود، گفت : ساکت باش ! من هنوز یک ماهی نگرفته ‏ام !
درگیری بعدی در همدان بود که بار دیگر سپاه  بغداد شکست  خورد . پس از این شکستها بود که  به مشورت  فضل  بن  سهل ، مأمون در سال 196 اعلان  خلافت کرد . به  تدریج  طاهر بر بخشهایی  از عراق از جمله واسط  و  مدائن تسلط  یافت . محاصره  بغداد در سال 197 آغاز شد و  طاهر در سال بعد توانست  بغداد را به تصرف خود در آورده و  امین را به قتل برساند . مأمون از سال 198 خلیفه رسمی شد و مدت بیست سال خلافت کرد.
یکی  از مهم‏ ترین آثار این  تحول ، افزایش نقش خراسان در تحولات جهان اسلام بود.زمانی که  مأمون  به شام  رفت ، فردی از  شامیان  مکرر نزد  وی آمده  می ‏گفت : همان  طور  که به  عجم خراسان نظر داری به عرب شام هم نظری بیفکن ! روی کار آمدن مأمون ، موجب گردید سلسله  طاهریان به عنوان نخستین سلسله نیمه مستقل کارش را در خراسان آغاز کند ، و این از نتایج این تحول به حساب می ‏آید.
در این زمان تأکید بر نژاد ایرانی در برابر عرب چندان مفهومی ندارد . مهم آن بود که جمعیت ساکن در خراسان که ترکیبی از عرب و عجم بود ، به نوعی احساس جدایی از بغداد  را داشت . درست  همان طور که زبان پهلوی به مرور به فارسی دری ،  (1)  تبدیل  شد  و  ترکیبی از فارسی و  عربی به  وجود آمد ، نژادی  ترکیبی از  اعراب ساکن در خراسان  و  ایرانیان کهن پدید  آمد که احساس استقلال داشته و  به تدریج  ایرانی نامیده شد.
نخستین  اقدام  مأمون  پس  از  رسیدن  به خلافت  ، دعوت  از  امام  رضا  ـ ع ـ  است . در این جا مناسب است درباره شخصیت آن حضرت و برخورد مأمون با  وی سخن گفته، سپس تحولات دوره مأمون را پی گیریم.

 

#کاراپست

#کاراپست_شیراز

 

برای پیدا کردن آدس در map اینجا کلیک کنید

  • علی دهقان

احمد جام

علی دهقان | دوشنبه, ۹ تیر ۱۳۹۹، ۰۶:۱۸ ب.ظ

احمد جام

شیخ الاسلام «احمد ابن ابوالحسن جامی نامقی ترشیزی» معروف به شیخ احمد جام (زاده ۴۴۰ - درگذشته ۵۳۶ هجری قمری) معروف به «ابونصر احمد ژنده‌پیل» یا بطور خلاصه «ژنده‌پیل» از عارفان دوره سلجوقی بود.

وی از عارفان و صوفیان بنام قرن ششم هجری قمری است. زادگاه وی نامق از دیار ترشیز یا کاشمر فعلی بوده و مدفن وی در تربت جام می‌باشد. طول عمر وی را بیشتر مراجع ۹۵ سال و بعضی ۹۶ سال ذکر کرده‌اند.

زندگی‌نامه

او در سال ۴۴۰ هجری قمری در روستای نامق زاده شد. نیاکان او از نوادگان جریر بن عبدالله، (از صحابه پیامبر اسلام) بودند. نام او با القابی که به او داده‌اند چنین است: «شیخ‌الاسلام، قطب‌الاوتاد، شیخ ابونصر احمد ژنده‌پیل». گاه او را «پیر جام» یا «شیخ جام» نیز نامیده‌اند.

در جوانی تحولی روحی به او دست داد و به عرفان روی آورد. از مردم کناره گرفت و ۱۸ سال در ارتفاعات نامق و کوهستان بزد گوشه گرفت و به مطالعه در قرآن و تفاسیر و تحقیق در حال عرفا پرداخت.

در چهل سالگی به تعلیم و ارشاد و گفتار و نگارش رساله و کتاب پرداخت. سفرهایی به نقاط مختلف کرد. در این سفرها بود که نفوذی در طبقات مختلف بوجود آورد و مردمانی به او روی آوردند. شیخ جام در ۱۰ محرم ۵۳۶ هجری قمری درگذشت. او را در معدآباد که بعدها به تربت جام شهرت یافت دفن کردند.

آثار

آثار او به زبان فارسی هستند شامل یک رساله، شش کتاب به نثر و یک دیوان شعر:

•           رساله سمرقندیه

•           انس‌التائبین؛ این اثر شیخ با مقدمه ، تصحیح و تعلیقات دکتر علی فاضل از سوی انتشارات توس منتشر گردیده است.

•           مفتاح‌النجات؛ این اثر شیخ با مقدمه ، تصحیح و تعلیقات دکتر علی فاضل از سوی انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی منتشر گردیده است.

•           روضةالمذنبین و جنةالمشتاقین؛ این اثر شیخ با مقدمه ، تصحیح و تعلیقات دکتر علی فاضل از سوی انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی منتشر گردیده است.

•           کنوزالحکمة؛ این اثر شیخ به تصحیح دکتر علی فاضل و مقدمه دکتر حسن نصیری جامی سوی انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی منتشر گردیده است.

•           سراج‌السائرین؛ این اثر شیخ با مقدمه ، تصحیح و تعلیقات دکتر حسن نصیری جامی از سوی انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی منتشر گردیده است.

•           بحارالحقیقة؛ این اثر شیخ با مقدمه ، تصحیح و تعلیقات دکتر حسن نصیری جامی از سوی انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی منتشر گردیده است.

•           دیوان شعر احمد جام

#کاراپست

#کاراپست_شیراز

 

برای پیدا کردن آدس در map اینجا کلیک کنید

 

  • علی دهقان

#کاراپست_شیراز #karapost #کاراپست

علی دهقان | سه شنبه, ۲۷ خرداد ۱۳۹۹، ۱۱:۲۸ ق.ظ

احسان ونیکوکاری

مهم ترین جزء ایمان

احسان و نیکوکاری، یکی از اصول اساسی ارزش ها در جامعه اسلامی است. براین اساس، خداوند در قرآن همگان را به انجام آن فرمان داده و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله این آیه را جامع همه ارزش ها دانسته است. مرحوم علامه طباطبایی رحمه الله نیز می نویسد: «احسان، یعنی نفع و نیکی رساندن به دیگران، بدون انتظار پاداش متقابل و جبران نیکی؛ به گونه ای که در نیکی فزون تر و شایسته تر عمل کرده و در بدی در مرتبه ای پایین تر پاسخ دهد، یا اینکه به دیگران خدمت کند بی آنکه در انتظار پاداش باشد». آنچه از آیات قرآن به دست می آید این است که احسان، نوعی گذشت از حق شخصی و ایثار است. به همین دلیل مولای متقیان، علی علیه السلام می فرماید: «مهم ترین جزء ایمان، احسان به مردم است.»

 احسان در مکتب علوی

در جامعه ای که بر مبنای الگوی اسلامی و مکتب علوی تشکیل شده است، مسلمان نمی تواند در برابر نیازها و گرفتاری های برادران دینی خود بی تفاوت باشد، بلکه با احساس مسئولیت، در پی کمک و رفع مشکلات آنان خواهد بود. تا آنجا که در سخنان امامان معصوم علیهم السلام ، کمک به برادر دینی، با صد مرتبه طواف واجب خانه خدا برابری می کند. بر همین اساس، پس از اجرای حکم خدا و پیاده کردن احکام الهی، خدمت به محرومان، از شیرین ترین عبادت ها و سنت پیامبر و معصومان علیهم السلام بوده است.

 گذرگاهی برای آخرت

 دنیا، ظاهری فریبنده دارد؛ در حالی که محتوای آن رنج و سختی است و همیشه در حال گذر است و هیچ آسایشی برای انسان نمی آورد، مگر اینکه رنج و مشقتی در آن نهفته باشد. با این حال، گاه زینت های دنیا چنان آدمی را می فریبد و او را به خود مشغول می کند که از توجه به خلق خدا غافل می شود. انسانی که فقط خود را می بیند، زیبایی و لذت نیکوکاری را درک نمی کند.

مزرعه آخرت

بسیار شنیده ایم که دنیا، مزرعه آخرت و سرایی زودگذر است. آیا در مزرعه مان بذر محبت و احسان کاشته ایم که فردا از آن بهره ببریم؟ مگرنه اینکه با نیکوکاری و بذل و بخشش از مال حلال، می توان شرافت و بزرگی در دنیا و فضیلت و رستگاری روز قیامت را به دست آورد. پس درنگ جایز نیست. امروز روز احسان است و زمان بخشش و چشمان مضطرب هزاران نیازمند به دستان من و توست.

  • علی دهقان